Get Mystery Box with random crypto!

من سرم گرم بیت و قافیه چیدن بود... مامان داشت دعای تحویل سال م | خط خطی های شاعرانه

من سرم گرم بیت و قافیه چیدن بود...
مامان داشت دعای تحویل سال می خوند، صدای قرآن خوندن بابا مثل همیشه توو خونه بلند بود و فاطمه ی زهرا داشت با آهنگ شادی که تلوزیون پخش می‌کرد ریز ریز قر می داد و بقیه همه سرشون گرم کار خودشون بود.
گوشی که توی جیبم لرزید با نیش باز رو به همه و هیچ کس گفتم:
- اوم... فکر کنم یادم رفته شیرینیارو بیارم؛ برم بیارمشون!
مامان با لبخند معناداری نگاهم کرد و گفت:
" الان سال تحویل میشه. زود بیا! "
چشمی گفتم و بعد مثل جت از جا در رفتم توی آشپزخونه. تا جواب دادم گوشی رو، صدای شادش پیچید توو گوشم
+ سلاااامممم بر عشق خودم! خوبی؟چیکار می‌کردی؟ سر سفره بودی؟ دعا کردی منو؟
خنده م گرفت
- سلام! یه نفس بگیر خب!
سر سفره بودم ولی داشتم برات شعر می‌گفتم!
به قهقهه خندید
+ الحق که دیوونه ای. آخه الان وقت شعر گفتنه خانوم؟
نیشم باز شد
- بچه که بودم شنیده بودم لحظه ی تحویل سال هرکاری کنی تا آخر سال همون کارو می‌کنی...
منم که خرافاتی!
داشتم بهت فکر می‌کردم و یه غزل شاد می‌گفتم که تا آخر سال هی بهت فکر کنم و شعر بگم و بعدم که شاد باشیم دیگه!
اینارو ول کن حالا؛ تو چرا الان زنگ زدی؟ سال که تحویل نشده!
شیطنت توو صداش موج میزد
+ فکر کردی فقط خودت بچه بودی و از این چرت و پرتا شنیدی؟
زنگ زدم بهت که سالَم با صدای تو تحویل شه که تا ته سال تو باشی و خنده هات و دیوونه بازیات و شعر و غزلات و عشق و حس خوب دوست داشتنت...
بغضم گرفت؛ تا من چیزی بگم، اول صدای شلیک توپ و بعد اعلام سال جدید بلند شد
زمزمه کرد
+ امسالمو از تو تحویل گرفتم... عیدت مبارک همه چیزم!
تا بیام جواب بدم مامان صدام کرد؛ هول هولکی و با خنده گفتم:
- عید توام مباااااررررکککک! من برم بابا داره عیدی می‌دهههه! جا موندم من!
غش غش خندید
+ برو عیدیتو بگیر آتیش پاره! از طرف منم یکی یدونه همه رو ببوس، عیدم تبریک بگو...
خنده م گرفت
- بابارو دوتا می‌بوسم از طرفت! بگم این بوسارو کی فرستاده راستی؟
صداش می‌لرزید از زور خنده
+ نگی ممنون میشم!
مامان باز صدام کرد، عجله ای خدا حافظی کردم و بدو رفتم عیدیمو بگیرم و آرزو کردم که برای یه بارم که شده،
خرافه ها‌ بشن واقعیت...

#طاهره_اباذری_هریس
#عاشقانه‌های‌یک‌هوشبر

| @TahereAbazariHerisi7