امام جمعهی اهواز: آب نداریم؛ باید دعای باران بخوانیم!
﴿وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَيْهِمْ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ وَ لكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْناهُمْ بِما كانُوا يَكْسِبُونَ﴾ ؛ «و اگر اهل شهرها و آبادیها ایمان میآوردند و تقوا پیشه میکردند، برکات آسمان و زمین را بر آنان میگشودیم؛ ولی (آنان حق را) تکذیب کردند؛ ما نیز به کیفر اعمالشان رسانیدیم»!
مطابق این آیهی شریفه، شرط نزول برکات الهی، ایمان و تقوا است؛ چنانکه در جایی دیگر فرموده است: ﴿ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ أَيْنَ مَا ثُقِفُوا إِلَّا بِحَبْلٍ مِنَ اللَّهِ وَحَبْلٍ مِنَ النَّاسِ وَبَاءُوا بِغَضَبٍ مِنَ اللَّهِ وَضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الْمَسْكَنَةُ﴾ ؛ «ذلّت بر آنان فرود آید هر جا که یافت شوند مگر نزد ریسمانی از خدا و ریسمانی از مردم و به خشمی از خدا دچار آیند و بیچیزی بر آنان فرود آید»! با کنار هم قرار دادن این دو آیه، معلوم میشود که برای رهایی از بدبختی و بیچارگی و دریافت برکات الهی، ایمان و تقوایی تحت هدایت کتابخداوندﷻ (حبلٌ من الله) و خلیفهی او در زمین (حبلٌ من الناس) ضروری است!
اما در جوامع کنونی، نه خلیفهی خداوندﷻ در زمین حاکم است و نه احکام کتاب او مجری! با این وصف، دو حالت متصور است: عالمان موضوع فوق را میدانند ولی کتمان میکنند که در این صورت مصداق این آیه هستند و مرتکب گناهی بزرگ میشوند: ﴿وَإِنَّ فَرِيقًا مِنْهُمْ لَيَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَهُمْ يَعْلَمُون﴾ ؛ «گروهی از آنان حق را میدانند، ولی آگاهانه کتمانش میکنند»! آنان این موضوع را نمیدانند و بر مبنای حدس و گمان سخن میگویند که در این صورت مصداق این آیه و گرفتار جهل مرکب هستند: ﴿مَا لَهُمْ بِذَلِكَ مِنْ عِلْمٍ ۖ إِنْ هُمْ إِلَّا يَخْرُصُونَ﴾ ؛ «آنان را به آن هیچ علمی نیست، آنان تنها تخمین میزنند»!
در هر دو حال نیاز است که در برابر «راسخان در علم» زانوی ادب به زمین بزنند و گوشها را به جای زبان به کار گیرند تا بیاموزند که «خداوند در غیبت گماشتهاش خیری قرار نداده و در حکومت غیرِ او برکتی نیافریده است!» و نیز یاد گیرند که باید به امت اسلام اینچنین بگویند: «هان، ای امّت نادان! در پیِ چه میگردی؟! و به دنبالِ که میروی؟! پیشوای تو مهدی است. آرامشِ شبها و خرّمیِ روزهای تو مهدی است. شادیِ ماندگار و شیرینیِ روزگارِ تو مهدی است. خوشبختیِ دنیا و رستگاریِ آخرت تو مهدی است. پس چه چیزی تو را از او باز داشته است؟! یا چه کسی تو را از او بینیاز کرده است؟! ...» .
این است راهی که بایسته است بپویند و سخنی که شایسته است بگویند! --------------------- پانوشتها: أعراف/۹۶ آلعمران/۱۱۲ بقره/ ۱۴۶ زخرف/۲۰ پایگاه اطلاع رسانی دفتر منصور هاشمی خراسانی حفظه الله تعالی؛ گفتار ۱ همان