#تجربیات_خامی https://t.me/tajrobiatghazayi موکل که اومد؛ | تجربیات و خاطرات قضایی
#تجربیات_خامی
https://t.me/tajrobiatghazayi
موکل که اومد؛ گفت خاک بر سرم شد . گفتم چی شده؟ گفت طرف رفته رای داوری گرفته داره میره اجرای احکام . گفتم مگه ابطال رای داور رو نخواستی؟ گفت رفتم قبول نکردن . برای همین اومدم پیش شما .
دقیقا این حس بهم دست داد که موکلین تا وقتی که تا زیر چونه نرفتن تو گل؛ نمیان پیش وکیل؛ حالا میاد میگه درم بیارید .
پرونده رو که مطالعه کردم گفتم رای داور به شما ابلاغ نشده . ابلاغ قانونی شده . میشه اعتراض کرد . ولی با شناختی که من دارم بعید میدونم قبول کنن . گفت چیکار کنیم؟ گفتم من که بلد نیستم وایسا کمی مشورت کنم .
بعد از مشورت قرار شد مدارک رو بیاره و بررسی دقیق تری بکنیم . مدارک رو که آورد به رای جالبی برخوردیم .
متقاضی اجرای رای داوری یکبار تقاضای اجرای همین رای داوری رو کرده بودن و قاضی محترم فرمودند که این رای قابلیت اجرا نداره . ولی ایندفعه با گرفتن وکیل و در سایه شلوغی پرونده دستور صدور اجراییه و اجرای رای داور رو هم گرفتن .
با کمک همون دوستم که داوری بلد بود لایحه ی مفصلی نوشتم و با خوشحالی رفتم شعبه .
قاضی معظم شعبه فرمودند که اجراییه تازه برای ابلاغ ارسال شده و بذار برگرده بعدا نظر میدم . توسل به رییس دادگستری هم فایده ای نداشت .
به ناچار صبر کردیم تا پرونده بره اجرای احکام . توی این فاصله موکل چنان از خجالت ما در اومد که نزدیک بود برم استعفای خودم رو اعلام کنم .
پرونده که رفت اجرای احکام لایحه ی مجدد و مفصل تری نوشتیم و بردیم .
خوشبختانه قاضی اجرای احکام پذیرفت و پرونده رو فرستاد شعبه جهت اظهارنظر قاضی معظم شعبه .
یک هفته ی پر از هول و وله رو که طی کردیم؛ ناامیدانه رفتم سراغ پرونده . دیدم قاضی محترم صراحتا نوشته که رای داور قابلیت اجرا ندارد و بایگانی شود .
تا اینجا همچی خوب پیش رفت . مشکل کجاست ؟ ؟ ؟ دقیقا همون استوری واتساپم .
قاضی معظم حتی وقتی که داشت اشتباه خودش رو به جورایی جبران میکرد؛ از خجالت ما در اومد و گفت : (( صرفنظر از مطالب عنوان شده در لایحه ی وکیل محترم )) ....
یعنی من عاشق این جور ضایع کردن وکلا هستم . موفق باشید.