Get Mystery Box with random crypto!

مواجهه با قضات غیرحرفه‌ای (قسمت دوم) تهدید دفاع: گاهی مقام قض | تخلفات انتظامي قضات

مواجهه با قضات غیرحرفه‌ای
(قسمت دوم)

تهدید دفاع:
گاهی مقام قضایی‌ای که از مسیر حرفه‌ای خویش خارج شده، با اظهاراتی چون به ضرر موکلت خواهد شد، قرار تامین سنگین صادر خواهم نمود، موکلت را محکوم خواهم نمود و یا .... سعی در وادار نمودن وکیل به عقب‌نشینی می‌نماید؛ در این موارد اولین تذکر این خواهد بود که بیان این جملات اولا میتواند اعلام نظر ماهوی پیش از صدور رای تلقی شود (تخلف موضوع بند ۹ ماده ۱۴ قانون نظارت بر رفتار قضات) ثانیا برخی از عبارت دال بر خروج قاضی از بی‌طرفیست (تخلف موضوع بند 4 ماده 17 قانون نظارت بر رفتار قضات) ثالثا برخی دیگر از این عبارات، خصوصا در جلسه تفهیم اتهام، تهدید و اعمال فشار بر متهم تلقی میشود (تخلف موضوع ماده ۱۹۶ قانون آیین دادرسی کیفری).

النهایه به نظر میرسد وکیل پیش از قبول پرونده، بیش از هر چیز باید به امکان سنجی حقوقی برد در پرونده اندیشیده و پرونده هایی را بپذیرد که به صرف رعایت قانون منتج به نتیجه مطلوب گردد، در غیر این صورت امید داشتن به لطف قاضی یا خدای ناکرده امور نامشروع، خارج از موازین حرفه‌ای بوده و قطعا در بلند مدت سبب به خطر افتادن وکیل و حرفه او می‌گردد. علاوه بر آن، تکلیف وکیل تنها دفاع در چارچوب قانون بوده و هرگز نباید شریک نتیجه دعوی گردد (چه مادی چه معنوی)، در این صورت وکیل در مقابل تهدید به صدور رای بر علیه موکل، آسیب پذیر نبوده و تنها کافیست که تلاش نماید دادرسی را به مسیر قانونی بازگرداند. در چنین مواردی حتما به قاضی مربوطه متذکر گردیم که ما ضامن نتیجه پرونده نبوده و تنها متعهد به دفاع از موکل در چارچوب قانون هستیم؛ فلذا ایشان مختار به اتخاذ هر تصمیمی در چارچوب قانون هستند.

استفاده از آرا انتظامی در دفاع
همانطور که می‌دانیم بر اساس قانون، نظریات مشورتی و آرا محاکم عالی، برای محاکم لازم‌الاتباع نیست و چنانچه دادرس در خصوص موضوعی قائل به نظری متفاوت از آنچه در نظریات مشورتی یا آرا محاکم عالی آمده باشد مطابق نظر خود رای خواهد داد (خصوصا در فرض خروج از بی‌طرفی)؛ در چنین مواردی استناد به آرا دادگاه انتظامی قضات بسیار موثرتر از استناد به آرا محاکم عالیست، چراکه دادگاه با این حقیقت مواجه می‌شود که اتخاذ تصمیم مطابق آنچه در رای انتظامی تخلف انگاشته شده، ممکن است تبعات انتظامی جدی‌ای در پی داشته باشد.

امید است که همواره همکاران قضایی متعهد به قانون بوده و از شخصی کردن مسایل قضایی و حرفه‌ای پرهیز نمایند، وکیل نه خصومت شخصی با قاضی دارد و نه پی آسیب یا هتک حرمت اوست، آنچه در چارچوب قانون، حق اصحاب دعوی یا وکیل قرار گرفته، عطیه و لطف مقام قضایی به ایشان نیست؛ فلذا از این حیث لطفی در کار نخواهد بود تا مدعی بودن مقامات توجیهی داشته باشد.
وکیل علی میررجبی
گروه تخلفات انتظامی قضات