Get Mystery Box with random crypto!

بوی خوش بهار نارنج

لوگوی کانال تلگرام talebidarabi — بوی خوش بهار نارنج ب
لوگوی کانال تلگرام talebidarabi — بوی خوش بهار نارنج
آدرس کانال: @talebidarabi
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 214
توضیحات از کانال

نوشته های کوتاه یک دین پژوه با درون مایه های جامعه شناختی و تجربه های زیستی
ارتباط با من:
@Btalebidarabi

Ratings & Reviews

2.00

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

0

3 stars

1

2 stars

1

1 stars

1


آخرین پیام ها

2021-05-23 13:08:28 پست اینستاگرامی دکتر صادق نیا که یاد آور سفر علمی در تابستان ۲۰۱۰ به دانشگاه پتسدام آلمان است. خنده ها کردیم در آن سفر. این عکس در دیدار از برخی مناطق برلین گرفته شد.

https://www.instagram.com/p/CPNZkztBONS/?utm_medium=share_sheet
813 viewsB.t.Darabi, edited  10:08
باز کردن / نظر دهید
2021-05-22 22:11:56 آرام گرفتن در آغوش حقیقت!
بیداری از قابلیت های ذاتی انسان است. در عربی بصیرت و در انگلیسی اینلایتنمنت گفته میشود. بیداری امری انفسی است. انسان دارای قدرت بالقوه برای بیدار شدن است؛ قدرت برای رسیدن به هوشمندی معنوی؛ برای وارد شدن به قلمرو فرا طبیعت و سیر کردن در جهانی متفاوت. بیداری به این معنا از دریچه شهود می گذرد. بیداری مبتنی بر مشاهده، بیداری به معنای چشم های گشوده و در خواب نبودن است؛ دیدن اشیاء و مواجهه حسی با آنها. شهود غیر از مشاهده است. بیداری ناشی از شهود، چشم دل می خواهد و سلوک جسم و تمرکز ذهن. راه بردن به درون این مفاهیم، فهم می طلبد. فهمی بر خاسته از خواستِ رسیدن به حقیقت و در آغوش گرفتن آن و آرام گرفتن در آغوش حقیقت.
کسی که در آغوش حقیقت آرام گرفته است، رنگ پذیری ندارد. نه رنگ نفرت می گیرد و نه رنگ عشق. نه رنگ عقل و نه رنگ نقل. نه رنگ آسمان و نه رنگ زمین. غلام همت آنی می شود که « ز هر چه رنگ تعلق پذیرد آزاد است.» انسان آرام گرفته در آغوش حقیقت، مرد یا زن، پیر یا جوان، انسانی است دارای ویژگی احسان و انصاف و ایمان.
اما حقیقتی که در آغوشش جای بگیرید آرام میشوید، همان حقیقت « خود بودن» است. در پی آواز حقیقت دویدن یعنی شیفته آواز درون خود بودن و در پی آفرینش از درون بر آمدن. زن یا مردی که در پی آواز حقیقت دوان است روح و روانش در اختیار و کنترل خودش است . او پیوسته بیارامد در سایه سار روانی که جوان است. جوان بودن روان در وجود آنکس که در آغوش حقیقت آرام گرفته است، جذابیت ، شکوه، عزت، وقار و جذبه می آفریند اما نه کاملا بدور از کودک درون. زمختی از آن کسانی که آغوش حقیقی حقیقت را ندارند. زمختی در پندار، کردار و گفتار را باید به نیکی در پندار ، کردار و گفتار تبدیل کرد.
اگر ادبی تر بخواهم توصیف کنم باید قلم را رها کنم تا موج سواری کند در امواج پر تلاطم ذهنم. ذهنی که اینک به اقیانوسی می ماند که در عمق آرام است و در سطح مواج. این قلم سوار بر موج هر بار که پا به ساحل مینهد جمله ای می نویسد:

زندگی نوشته روی ساحل است، تا موجی دیگر نیامده است، بخوانیم اش.
بناهایی که در زندگی میسازید، با موج هایی زیر و رو میشود، پس بهتر است سفینه بسازید تا بر موج سیر کنید.
آن نقطه پایانی در افق نگاهت به اقیانوس که خورشید از آن لب میگیرد، راه دراز عشق است.
شکوه زندگی در شِکوه نکردن است.
بیداری خود آفرینی است. بیافرین و بیافرین ...

باقر طالبی دارابی
1 خرداد 1400
https://www.instagram.com/p/CPL7mRABbaD/?utm_medium=share_sheet
834 viewsB.t.Darabi, edited  19:11
باز کردن / نظر دهید
2021-05-22 14:10:04 اول خرداد و یادی از مرحوم رضابابایی
وصیت اول و آخر

امروز(اول خرداد ۹۸) من قدم به ۵۵ سالگی گذاشتم. خبر مهمی نیست؛ اما مهم است که دوستان من بدانند که این مرد ۵۵ ساله، به تعداد کتاب‌هایی که نخوانده است غمگین است؛ به شمار دست‌هایی که نگرفته است، پشیمان است و به عدد مهربانی‌هایی که نکرده است، خاطری آزرده دارد. فریبکاری سپهر تیزرو، او را خام کرد و آینده را چنان فراخ و بلند نمایاند که همه‌چیز را به آن حوالت داد. در خانۀ او کتاب‌هایی است که سال‌ها چشم به دست او دوخته بودند که از قفس کتابخانه بیرون آیند و از روی میز مطالعه بر چشم او بتابند؛ اما او همیشه به آنها وعدۀ فردا داد؛ فردایی که هیچ حُسن و امتیازی بر امروز و دیروز نداشت. اگر امروز از این مرد بسترنشین بپرسند که تنها وصیت تو به جوانان و میان‌سالان و حتی پیران و بیماران چیست، می‌گوید بخوانید و بخوانید و بخوانید. درد ما ندانستن نیست؛ درد ما خودداناپنداری و بی‌اشتهایی به دانستن و خواندن است. کتاب‌، تنها گنج جهان است که نه در زیر خاک، که در جلو چشم ماست و ما آن را نمی‌بینیم.

رضا بابایی

۹۸/۳/۱
پ.ن در باره عکس
ایستاده از راست
استاد خلیل قنبری . بنده. مرحوم بابایی . دکتر محمد رضا بیات . دکتر مهراب صادق نیا
https://www.instagram.com/p/CPLEvLBBsF6/?utm_medium=share_sheet
639 viewsB.t.Darabi, 11:10
باز کردن / نظر دهید
2021-05-22 13:59:39 فرصت مطالعاتی
زیست دانشگاهی مستلزم برخورداری از فرصت های مطالعاتی است. این مساله در قوانین آموزش عالی ایران و بسیاری از کشورهای جهان در نظر گرفته شده است. اما فرصت های مطالعاتی دیگری وجود دارد که برخی نهادهای فرهنگی و موسسات در کشورهای توسعه یافته در اختیار محققان و دانشجویان از سراسر جهان قرار میدهند. شانس برنده شدن در این فرصت ها به دلیل متقاضی زیاد و قدرتمند و عمدتا مسلط به زبان انگلیسی و دارای رزومه قوی به زبان انگلیسی، بسیار دشوار است. موفقیت ایرانی ها معمولا کم است مگر آن فرصت های که به ایران و یا منطقه فارسی زبان اختصاص دارد.
کرونا اگر چه وضعیت مهاجرت و سفر و استفاده حضوری از این فرصت ها را خراب کرد اما کاملا منتفی نبوده و نیست.
قطعا این فرصت مطالعاتی تاثیر مهمی بر حیات علمی و سبک زندگی دارد. از نظر من غرب پذیری در حوزه روش تحقیق و مطالعه و نیز برخی جهات حیات و سبک زندگی دانشگاهی خیلی خوب است.
فرصت ها را مغتنم شمرد. امام علی میفرماید :
اغتنموا الفرصه فانها تمر مر السحاب
فرصت را غنیمت بشمارید چرا که مثل ابر حرکت میکند و میگذرد.
باقر طالبی دارابی
۱ خرداد ۱۴۰۰
462 viewsB.t.Darabi, edited  10:59
باز کردن / نظر دهید
2021-05-22 09:32:44
413 viewsB.t.Darabi, 06:32
باز کردن / نظر دهید
2021-05-22 09:22:08 برگی از خاطرات .
شهری زیبا در نزدیکی بازل. آنروز هوا مه داشت. با کشتی کوچکی مسیر را طی کردیم. اینجا پلی است قدیمی در وسط شهر. خیلیییی زببا.
https://www.instagram.com/p/CPKjQXehsZy/?utm_medium=share_sheet
395 viewsB.t.Darabi, 06:22
باز کردن / نظر دهید
2021-05-20 23:22:52 امشب با دوست و مهمانی عزبز رفتیم سراغ قهوه. از عطر قهوه و فضای کافه و گعده دوستانه هنگام نوشیدن قهوه لذتی میبرم که نپرس. بیش از دو ساعت در فضای باز و با صفا نشستیم و گفتیم و شنیدیم و خندیدیم. چرا نه. زیستن در حال و حس خود بودن را با چیزی عوض نکنید. در میان دو عدم اختیار تولد و مرگ باید زندگی را مدیریت کنیم. با تدبیر و تفربح و کار و مناسبات انسانی مدیریت کنیم. خرده گیران در هر حال خرده میگیرند. در بسیاری مواقع هیچ توجهی به نظر و انتظار دیگران نباید نشان داد. قدیما میگفتند جوهر مرد کار است. من میگویم جوهر مرد خود بودن اوست. خود باشیم و در حال زندگی کنیم. گذشته فقط یک خاطره است و آینده نیامده است. گذشته را اگر در تداوم حال استمرار بخشیدید چه خوب اگر نه بخوانید هر دم از این باغ بری میرسد تازه تر از تازه تری مبرسد. شاد باشید و شاد سازید. قهوه را در کافه بنوشید. با دوست بنوشید. دمی دم بگیرید و دمی بیاسایید. زندگی همین است و بس.
https://www.instagram.com/p/CPG6YFmhdCZ/?utm_medium=share_sheet
421 viewsB.t.Darabi, edited  20:22
باز کردن / نظر دهید
2021-05-18 19:29:47
366 viewsB.t.Darabi, 16:29
باز کردن / نظر دهید
2021-05-18 18:57:09
پژوهشکدۀ اخلاق و معنویت، روز پنج‌شنبه 30 اردیبهشت، نشست علمی با موضوع «جریان‌شناسی منتقدین معنویت عصر جدید در مسیحیت» را با ارائه حجت‌الاسلام والمسلمین باقر طالبی دارابی برگزار خواهد کرد.
این نشست علمی به همت گروه اسلام و مطالعات معنویت، از ساعت 11 الی 13 و به صورت مجازی برگزار می‌شود و علاقه‌مندان می‌توانند از طریق لینک dte.bz/ethicsconf در این جلسه مشارکت داشته باشند.
دبیر علمی این نشست نیز جناب آقای دکتر احمد شاکرنژاد خواهد بود.
356 viewsB.t.Darabi, edited  15:57
باز کردن / نظر دهید
2021-05-18 15:54:17 قلم یوگای عشق است!

روزی در کلاس درس در مقطع دکتری اتفاق جالبی افتاد. ماژیک وایت برد رنگ نمیداد. بر رخسار وایت برد که می کشیدم لعابی بر جای نمی گذاشت. دانشجویی دست در کیف کرد و ماژیکی که از آنِ او بود را به من داد. چنان بر روی تخته نقش انداخت که نقشه ها از کلمات و اصطلاحات درس ترسیم شد. با هیجان مشغول نوشتن و درس گفتن بودم. شیوه ای که معمولا در کلاس های حضوری که کرونا از ما زدود، داشته و دارم. بیادم آمد که اینقدر که از ماژیک استفاده میکنم حال صاحبش چون است! شیره جان ماژیک دیگری را میکشیدم و درس و مطالب خودم را ترسیم و ارایه میکردم. چشم به او دوختم و پرسیدم در باره چه صحبت میکردم. خندید و گفت فقط میدانم آخرین کلمه که ماژیکم نوشت این بود: "یوگای عشق در آیین هندو! پر رنگ و برجسته"
حاضر جوابی جالبی بود. کلاس برای لحظه ی به همراه من که لبخند میزدم و حال سکوت گرفته بودم ، شاد و ساکت شد. به سمت میزم قدم برداشتم و نشستم. از همین لفظ" پر رنگ و برجسته " شروع کردم به توضیح در باره یوگای عشق. کلاس شش دانگ گوش بود.
پر رنگی یوگای عشق و برجستگی آن در آیین هندو را بر اساس توضیحات پر مغز هیوستن اسمیت توضیح دادم و گفتم یوگای عشق یعنی ماژیک شدن. یعنی پر رنگ و برجسته ساختن با برون ریختن و مایه گذاشتن از درون. یوگای عشق یعنی شوق افزایی درونی برای وصال. نقش زدن بر دیوار وجود. خود را نمایاندن آنگونه که معشوق طلب میکند... بیش از یک ساعت و ۴۰ دقیقه کلاس طول کشید.
دانشجویان اینک دست از نوشتن برداشته و گویی در پی برجسته و پررنگ ساختن محبت به یکدیگر و استاد خود هستند، زمزمه میکردند و صاحب ماژیک گفت : " قلم به دست استاد که افتاد به سخن آمد و من صدایی از او در کیف نمی شنیدم." گفتم بلی قلم سر به مهر و پنهان در ظلمت کیف نه توان نوشتن دارد و نه قدرت سخن گفتن. قلم را رها کنید و به آن میدان دهید. میدانی سفید و بی نوشته مانند وایت برد. بگذارید برجسته سازد و پر رنگ آنچه در درون دارید. یوگای قلم یوگای عشق است. نه فقط یوگای خرد و یا یوگای کار و یوگای تجربه. قلم خود یوگای عشق است.
پ.ن. یوگا به معنای راه و طریق.
باقر طالبی دارابی
۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۰
693 viewsB.t.Darabi, edited  12:54
باز کردن / نظر دهید