به من نگاه کن . مستقیم زل بزن تو چشمای تیره تر از شبم . توام | دژم"
به من نگاه کن . مستقیم زل بزن تو چشمای تیره تر از شبم . توام میبینیش ؟؟ اون شبایی که هیچکس منو از دست خودم نجات نداد و ، اون روزایی که سردرگون زجه میزدم و مثل صوفی پرسه زنان بودمو . توام اون روزی که از شدت فشار سه ساعت راه میرفتم و انقدر لاغر شده بودم که پوست تنم اضافی بود و میبینی ؟ دقیق نگاه کن به چشمام !! ثانیه های خفه شدن توی دریای مشکل و اون خاطراتی که مثل دار چسبید به گردنم و ببین . این هیولایی که تو چشمامه و بهت زل زده خیلی خطرناکه ، رحم نداره ، این چشما خون زیادی و دیدن و الان از برف سردتر نگاه میکنن . مستقیم نگام کن ، میبینی چی از چشمام یه هیولای وحشی ساخته؟