Get Mystery Box with random crypto!

يادداشت ليلي گلستان در مورد فيلم ويلايي ها قصه فوق العاده «وي | کانال رسمی هواداران طناز طباطبایی

يادداشت ليلي گلستان در مورد فيلم ويلايي ها

قصه فوق العاده «ويلايي ها»

اگــر فیلم »یه حبه قند« من را یاد نقاشــیهای قرن شانزده اروپا و زفیرللی انداخت... »ویلایی ها« مــن را یاد »انجیل متــی« پازولینی انداخت، همان فضــای درد و رنــج، اما به نوعی دیگــر و همان آه بلند و جانســوز مریم مقدس از دیدن عیســایش. مــن منتقد فیلم نیســتم، امــا به ســینمای ایران بســیار علاقمنــدم و آن را از ســر عشــق و تعهد و وظیفه منــدی دنبــال میکنــم. (به هرحال چه بخواهم و چه نخواهم جدوآبادم فیلمی بوده اند!) مــن خانم قیدی را نه میشناســم و نــه تابه حال اسمشــان را شنیده بودم و پیشینه شان را نمیدانم، امــا ایــن را میدانم کــه اگر در روندی درســت و به دور از حواشی و خاله زنک بازی ها و حقارت ها و حسادتهای بلبشوی سینمای ایران، سربه تو و آرام کارشان را ادامه دهند - که این کار ظرفیت بالایی را طلب میکند – آنوقت جایگاه والایی در سینمای ایران پیدا خواهند کرد. هرچند با همین »ویلایي ها« یک ســروگردن از خیلی ها پیشــی گرفته اند. قصه »ویلايی ها« قصــه ای فوق العاده اســت. خیلی ها این واقعیت را نمی دانســتند و از وجود این خانه ها در نزدیکــی جبهه بی خبر بودنــد؛ خانه هایی پر از زن و بچه هــای رزمنده ها، آن هــم برای خدمت به رزمنده هــا در پشــت جبهه و نزدیکی به شــوهر و پدر. روابط این زنها از طیف های متفاوت فرهنگی و طبقاتی، صحنه های درخشــان رختشــوی خانه، خردکردن قند، صحنه های متأثرکننده بیمارستان با مجروحان جوان که در آن وانفسای درد، مادرشان را میخواســتند، صحنه های بمبــاران از دید بالا و فــرار زنها و بچه ها، عکس زیبــای دو زن چادری بغل به بغــل از پشت ســر، صحنه هــای پر از حس آماده شــدن برای ورود موقتی و کوتاه مدت شوهر. آن نگاه هــا؛ آن نگاه هــای پر از تمنــا و محبت. و همبســتگی زن ها با یکدیگر: این درد مشــترک... . وای از این دردهای مشترک زنانه. بازی فوق العاده ثریــا قاســمی و صابر ابر که ســتاره ای بــود و ماه مجلس شــد، با آن بازی مثل همیشه درجه یکش و ایزدیار و طباطبایی چه خوب نقششان را شناخته بودند. خانم قیدی متخصص فضاســازی اســت. حرف ندارد. تمام جزئیات را می بیند. دقیق اســت و وسواســی. پر اســت از حس زنانگی. بدون غلو و بدون شــعار. صمیمی و واقعی. این مهم اســت که هیچ غلوی در فیلم حس نمی شــود، همه چیز در عین تنــش و هیجانی کــه دارد، مثل آب روان می گذرد. همه تســلیم مشــیت الهی هستند و چه بحق. این اولین فیلم منیر قیدی است. تازه اول کار اســت. دیگر باید خیلی مراقب باشــد برای دومی. انتظارهــا بالا رفته و توقع ها هم بــه همان اندازه. به نظر مــن بی هیچ غلوی »ویلايی ها« یک شــعر عاشــقانه و حماسی است؛ شعری در رثای مبارزان خاموش جنگ. در رثــای زنان در خدمت به جنگ؛ زنانی پر از حس و عشق و وظیفه. زنانی قابل تقدیر و منیر قیدی با ساخت این فیلم تقدیرش را به نحو احســن ادا کرده است. به تمام دوســتان پیشنهاد میکنم حتما این فیلم را ببینند. خانم قیدی دستتان درد نکند. فوق العاده اید. مراقب خودتان باشید.