2021-11-21 20:56:53
@TaraneGraphy
تازه رسیده بودم ،
طبق عادت همیشگی ام بعد از ورود به خانه خودم را تویِ آینه بَرانداز کردم
و چشمم افتاد به شال گردنـی که دورِ گردنم جامانده بود...
گوشی را برداشتم و برایش نوشتم :
« باز هم از خودَت چیزی پیشِ من جا گذاشتی که از یادم نروی؟! »
چند ثانیه بیشتر طول نکشید که جواب داد :
« اینها که چیزی نیست... من دلم را پیش تو جاگذاشته ام بانو... »
عاشقانه خندیدم و شال گردنِ قرمزش را روی رَخت آویزِ اتاق آویزان کردم ،
نمیتوانستم فکرش را نکنم
انگار یک تکه از وجودش را با خود به خانه آورده بودم که اینقدر زنده و واقعی کنارِ خودم حِسَش میکردم
چشم باز میکردم میدیدَمَش
چشم میبستم فکر میکردم کنارم نشسته و دارد نگاهم میکند
کتاب میخواندم صدایِ « ای جان » گفتنش توی گوشم میپیچید
نفس میکشیدم عَطرَش حالم را دگرگون میکرد... !
خوب بلد بود چه کار کند که از یادِ آدم نرود...
آنقدر از خودش خاطره و حرف و خاص بودن به جا گذاشت که به بودنش در تمامِ روزها و لحظه هایم عادت کردم ،
حتی وقتی برای مصاحبه به فلان شرکت رفته بودم
یا وسط امتحان سختِ فیزیک و مسائلِ مغناطیس داشتم به او فکر میکردم !!
بعضی ها خیلی خوب بلدند تویِ لحظه های آدم جریان داشته باشند
حتی وقتی نیستند...
و مدت ها از نبودنشان میگذرد
اصلا هم فکر نمیکنند آن سویِ این به یاد ماندن ها یک نفر دارد همراهشان زندگی میکند... :)
حالا مدت هاست که نیست
و ردِ بودنش جوری درونِ زندگی ام جامانده
که هیچ بودنی ، نبودنش را جبران نمیکند... :)
به یاد ماندنی های عزیز!
اگر کاری میکنید
که فراموش نشوید
لطفا همیشه بمانید!
چون آن آدم
بعد از شما
آدمِ سابق نمیشود... :)
#نازنین_عابدین_پور
1.2K views17:56