تاریخ نگاری پیتری

2023-01-06 18:03:10 روزی شیخ امیرپیتر در تاریکی دم صبح الاغش را جلو حمام به مردی که چهره اش نمایان نبود سپرد و به حمام رفت، وقتی برگشت دید که افسار الاغش در دست دزد معروف ده است و شروع کرد به داد و بیداد.

دزد گفت چرا داد و بیداد می‌کنی؟
پیتر گفت ای دزد نابه کار افسار الاغ من در دست تو چه می‌کند؟
دزد گفت تو خود در تاریکی الاغت را به من سپردی. تازه مرا از کارم باز داشتی و حالا داد و بیداد هم می‌کنی!
شیخ پیتر پرسید:
پس چرا الاغ را ندزدیدی؟
دزد گفت:
تو الاغت را به من سپردی من دزدم نه خیانتکار و چیزی را که به من سپرده‌اند به آن خیانت نمی‌کنم.


پندپیتری:
به اندازه این دزد شرافت داشته باشید و به کسانی که اموال و سرنوشت خودشان را به شما سپرده‌اند خیانت نکنید.

برگرفته از تاریخ پیتری. باز کردن / نظر دهید

2023-01-06 10:27:10 گفتند تواناست هر که داناست
چه دل‌خوشی تو که با نادانی دلت برناست.
- #مختصرات باز کردن / نظر دهید

2023-01-06 10:25:14 من در پی خویشم
به طُ برمیخورم اما...!
- #مختصرات باز کردن / نظر دهید

2023-01-05 20:06:24 هزار صبح توانستی و نخواستی اما؛
رسیدنی‌ست شبی که بخواهی و نتوانی.
- #مختصرات باز کردن / نظر دهید

2023-01-05 19:41:00 تو منو دیدی تو خیابون سرم پایینه. سلاح من قلمه همه خطرم با اینه‌... باز کردن / نظر دهید

2023-01-05 10:10:20 وسط مرداد تو با ما سردی
وای به حال دی...
- #مختصرات باز کردن / نظر دهید

2023-01-04 18:21:09 تا قلم و دارم از همه دارا تَرَم. باز کردن / نظر دهید

2023-01-02 20:22:06 جهان همیشه با گریز و ستیز همراه بوده و چاره ای نیست...

تاریخ پیتری. باز کردن / نظر دهید

2023-01-01 23:43:53 کنار هر راه راست هزار تا بیراهه هستش
آینده ای نداریم چون ایران بیماره نسلش

تا بخوای بجنبی پشتیا زیرت میکنن
خیلی راحت سختیا پیرت میکنن

چشمای منه بازم میشه از غم خیس
قلمو میندازم توانی تو دستم نیست

فقط با رفتن راه میشه به جایی رسید
اینجا واسه رسیدن راهی جز رفتن نیست. باز کردن / نظر دهید

2023-01-01 19:10:39 به چه کسی میدهم بازخواست نمیدانم
شاید بد بوده‌ام این است تاوانش، نمیدانم!
- #مختصرات باز کردن / نظر دهید