2021-08-12 08:32:06
ماجرای عجیب نذر مادر آیت الله العظمی خوئی و نجات ایشان از مرگ
آیت الله خوئی(ره): زندگی ام را مدیون لباس مشکی امام حسینم!
یکی از نکات شنیدنی دربارۀ آيت اللّه خوئى این است که ایشان دو ماه محرم و صفر را برای امام حسین (ع) مشکی می پوشید امّا تا به حال راز این ماجرا را نشنیده اید. سرّ ماجرا را از کتاب سیاهپوشی نقل می کنیم:
آیت الله سیدمحمد علی ابطحی(ره) برای مرحوم استاد ابوالحسنی (منذر) نقل کردند:
چندى پس از اخراج آقايان علما از نجف در 1394 ق، روزى در ماه صفر به منزل مرحوم آيت اللّه خويى رفتم. آقا، تنها بود. از در كه وارد شدم، ايشان به شوخى به من گفت:
ـ تو از من اعلم شدهاى! چون موى ريش و سرت از من بلندتر شده است!
توضيحاً بايد بگويم كه: من معمولاً پيش از حلول ماه محرّم، سر و رويم را اصلاح مىكردم و پس از آن، در طول محرم و صفر، به نشانه سوكوارى و حفظ حرمت عزاى امام عليهالسلام، از اصلاح سر و روى خوددارى مىنمودم؛ و لذا موى سر و روى من ـ از جمله شاربهايم ـ از حدّ معمول بلندتر مى شد.
مرحوم خويى نيز، همچون من، از اصلاح يا ستردنِ موىِ سر و رو در ايام محرم و صفر اجتناب مىورزيد، و عطف به همين امر بود كه از باب شوخى به من فرمود: تو از من اعلم شدهاى! (با آنكه، بلندىِ موى سر و صورت ايشان، به علت زبرى و پُرىِ آن، از من بيشتر نمود داشت).
بارى، پس از آن شوخى ظريف، فرمودند: من هم مثل تو، در محرم و صفر، از اصلاح سر و صورت خوددارى مىكنم... ولى منشأ اين رسم در من، مادرم هست. پرسيدم چطور؟ فرمود: در بين فرزندان پدرم، من اولين فرزندى هستم كه از گزند بيمارى و مرگ، مصون مانده، و فرزندانِ
قبل از من، همگى يك دو سال بيشتر زنده نمانده و مردهاند.
مىدانيد كه شيرينىِ بچه، عمدتاً در سنين يك دو سالگى، گُل مىكند و به همين خاطر، در اين تاريخ كاملاً در دلِ والدين خويش ـ بويژه مادر ـ جا باز كرده و شيرين كاريهايش قلب آنها را تسخير مىكند، و در چنين شرايطى، مرگ فرزند، آنها را فوق العاده غمگين مىكند. لذا مادرم از اين موضوع، بسيار ناراحت بود و پس از آن مرگهاى مكرّر، والدينم از اينكه فرزندشان زنده بماند مأيوس شده بودند.
در آن احوال، يك روز مادرم سفره دلش را براى خانمى مىگشايد و او مىگويد:
ـ اگر مىخواهى بچههايت زنده بمانند، نذر كن چنانچه خدا پسرى به تو داد در ماه محرم و صفر لباس سياه بر او بپوشانى و موى سر و صورتش را اصلاح نكنى.
مادرم نذر مىكند و در همان سال، من متولد مىشوم و عمل نذر روى من انجام مىگيرد؛ در نتيجه، به بركت آن نذر، مرگ سراغ من نمىآيد و جالب اين است بدانيد دو برادرى هم كه دارم بعد از من متولد شدهاند!
اينك نيز، هر چند نذر مادرم، براى من واجب و الزام آور نيست، ولى روى احترام به نذر ايشان، حالا هم كه بزرگ شدهام به آن عمل مىكنم.
جناب ابطحى افزود: انجام اين عمل، براى آقاى خويى بسيار دشوار بود. زيرا ايشان جسماً فردى سَمين و چاق بودند و آشنايان با هواى نجف مىدانند كه در تابستانهاى داغ آن شهر، پوشيدن لباس سياه و پرهيز از اصلاح سر و روى ـ آن هم در دو ماه متوالى ـ چقدر براى چنين اشخاصى سخت و دشوار است؟ بارى، فرمودند: حالا هم من به انجام آن نذر مقيّدم.
منبع کتاب سیاهپوشی در سوگ ائمه نور(ع)، اثر استاد ابوالحسنی (منذر)، چ سوم، ص 245-246.
کانال
استاد منذر «ره»: @monzer_ir
https://t.me/tasavvufs
112 views05:32