2021-10-05 08:07:24
𝑴𝒂𝒏 2 :
یک ، یک ، دو ، دو
میخوام شعر بنویسم
تو بگیر بخواب..
من مالِ خواب نیستم!
شب بخیر !!
شماره یک بیداره !!
بیدارترین !!
حواستون به من٢ هست ؟!؟!؟
من
یه شهر سوت و کورم ،
که غرقِ وسط دریا
یه آتلانتیس بىنورم
پُرِ از دلشوره و فریاد
من
یه تایتانیکِ شکستم
که عشقش مُرده و رفته
یه اقیانوسِ دلگیرم
که طوفانه و موجیه همه هفته
من..یه مهد تمدن
پُرِ از خاکى و کوهم
یه جنگل پُرِ از وحشى
ولى خب پاک و انبوهم
یه کُمونیستَم من که میگم
دیگه خدایى نیست!
پیشِ تو خب نیستم
آره نیستم :/
ولى مثلت خدایى نیست
من..میخوره به دیوار سرم
هِى میگیره به سیگار پَرَم
من ، حقِ کسیو نخوردم
ولى از همیشه که بیمارترم
من تهِ یه چاه عمیقم
پنچر وسط راه حقیقت
من یکى شدم که دیگه
خیلى فرق باهام داره سلیقت!
اى کاش به مغزم رُجوع میکردى
تا نگاهِ واقعى را دریابى
کاش من را میفهمیدى و میکردیم
حتى جهان را هم یارى!
کاش من را میفهمیدى و میکردیم
کودکان را همراهى!
ای کاش ...
از بیرون کلا جِر
از درون منفجر
از اینجا طَرد شده
از اونجا سرد شوکه
فرقى نداره با اینجا اونام
یه جورى پىِ دودن و سَر شُلِه
جمعاشونم خَز شد هِه !!
آ ...
بیا! از بیرون سرصداى مریض
خاکین بچههاى تمیز
دلاى پاک ، پاکن هنوزا
ولى خب ، وسطِ ضَجّههاى سرریز
وسط گرگاى وحشى
بایدم این جورى خب پارهتر شى
وسط جشن و خندههات یهو میفته یه خمپاره مشتى
هِى ... ! عَجب روزایى رفتن
عجب رفیقایى رفتن زیر خاک
همه عینِ لاکپشت ، قدما کوچیک
همه یه جورایى رفتن زیر لاک
من.. لِه شده همه شعرام
وسط بغض انفجاریه ساز
خونم شده یه انفرادیه باز
فامیل نه ! بیخودی انفرادى بتاز
من شدم یه خلِ خندهدار ،
مغز گیج و کلِ شب به کار
من اصلاً حالَم خوش نى
مامان ، نذرى شُله زرد بذار
من، به کل یه سرصدام
یه تن، یه خلِ بدصدام
من ، خیز وَرمیدارم فقط از یه گُل به گُلِ بعد سه گام
هِه ! انگا بسکتباله !!
من میخوره به دیوار سرم
هِى میگیره به سیگار پرم
من ، حقِ کسیو نخوردم
ولى از همیشه که بیمارترم
من تهِ یه چاه عمیقم
پنچر وسط راه حقیقت
من یکى شدم که دیگه
خیلى فرق باهام داره سلیقت!
اى کاش به من پنجرهاى از تو باز میشد
که تمام درهاى عالم را به روى ما باز میکرد و همهى درّهها را بسته !!
اى کاش !! ای کاش ... !
آره ما هر کارى کردیم اَخ بود
هر جایى بدبین اَخمو
ما لخت خوابیدم حتى اگه
هوا طوفانى یخ بود
همش قاطى رفوزه ها
میشیم تجدیدى از خوب
ما دنیامون چه بىرحم بود
هرکى خوب بود میرفت زود
همش پُرِ استرس
هم آبجوى اسمى هم دود
درساى تستى مردود
نقشاى زندگى فقط طرحهاى مشکى کمبود
درداى عشقی هم توم
یه حرفاى زشتى هم موند
نمیبینم دیگه من حتى بهشتى از دور
همش تاریکى هِى درد
مگه خب داریم اِنقد
همه چى قفل و منم میزنم خاکى مِن بَعد
چقد بَده خدایى
که اِنقده از همه لحاظ ازم جدایى
الان باید دوتایى
یه جاهایى بودیم
اصن نفهمى کجایى
تیریپ خَلسه و کُمایى
تو مَنى مَن شُمایى
دنیا رو دریا میکردیم میشدیم هر دو ماهى
اما موندى سرِ دو راهى!!
دلم داره یه خواهش!
که بگى چى شد نمیفتى دیگه به یادش :)
من موندم و یه چالش!
اونى که گفت برى رو فقط میخوام بگامش
من موندم و یه دنیا که تو ازش گم شدى
منم و زدن و رفتنمو رد گم کنى
منم و پر شدن
تو هم از مردم پرى
منم و گچ بُرىِ مغزمو لش خورى
با ترمزى که تش برید
منم و اَشک و وید
هه !!
عجب رو بازى کردى !!
تو همه رفتارات فیلمه ، کیریه !!
میدونى ؟
تو تنها هنرت
این که ازم فیلم بگیریه !!
هه !!
عجب مرامى داشتى !!
تو منو تو هر سرابى کاشتى !!
دلهره !! فازِ بد ، توهم !!
کاش تموم شه این قهرا بى آشتى !!
اى کاش به قلبم طلوع میکردى تا آتشِ چشمانت بر هر کسى جز من خاموش میشد
کاش ! هى !! اى کاش ... !
یه پروانهى تنها وسطِ یه دشت بى روحم
بدون جفت و جونور و کَشتیَم ولى نوحم
یه ابراهیمِ بى چاقو و قربانى و بى فرزند
یه جمهورى اسلامى ولى آزاد و بى ترفند
من میخوره به دیوار سرم
هِى میگیره به سیگار پرم
من حقِ کسیو نخوردم
ولى از همیشه که بیمارترم
من تهِ یه چاه عمیقم
پنچر وسطِ راهِ حقیقت!
من یکى شدم که دیگه
خیلى فرق باهام داره سلیقت :)
من اگه میزنم تو گوشت
قلبَمَم میلرزه ولى
این غروبو دوس ندارم
میزنم طلوع شِه
خونِ همه صورتم
خونِ همه جونِت
چون قرمزه رنگِ زبونت
میزنم که جور شه
میزنم که پا شى
از خوابِ خمارى
میزنم که پاک شى
رو برگام یه غبارى
میزنم میگیرم
هر چیزى که دارى
میزنم با قدرت
ولى پُرِ ریزه کارى
آ...
دنبالِ تنوع!
باختم اون همش برد
من همه چیزم بهم ریخت
تا تنم به تنش خورد
همون بهتر که لَش برد
بیخودى روزو نشمر
گُشنِگیشَم پاى منه
┇ @tataloo_zarbat_taem ┇
281 views05:07