2022-09-02 17:42:59
۴ روایت هولناک از زندانهای جمهوری اسلامی- روایت حمزه سواری، زندانی سیاسی، از زندان کارون اهواز:
محمد سواری فرزند مهدی بود، زندانی بیماری که به جای دریافت دارو، برای تنبیه زیر آفتاب سوزان اهواز با دستبند به نردهها مصلوب شد و همانجا ایستاده جان سپرد و چند روز بعد، گویی هیچ وقت وجود نداشته است، فراموش شد.
۲- روایت سپیده قلیان، زندانی سیاسی، از زندان بوشهر:
مسئول بند تشخیص داده که پوشیدن لباس زیر باید اجباری باشد. مائده امتناع میکند و نمیخواهد روز و شب سوتین تنش باشد. مددكار بند برای تنبیه او، همه زنان زندانی را مجبور به تحویل لباس زیرشان میکند. او زنان زندانی را فاحشههای شهر خطاب میکند و تهدید میکند که اگر لباسهای زیرشان را تحویل ندهند، آنها را به زور از تنشان درمیآورد.
۳- روایت نرگس محمدی، زندانی سیاسی، از زندان زنجان:
[زمان اوجگرفتن کرونا] حدودا ۳۰ نفر ورودی داشتیم که بعضی از آنها علایم کرونا داشتند حتی یکی از آنها با گواهی ابتلای کرونا به زندان منتقل شد. ما ۱۲ نفر با علایم خستگی مفرط و درد ناحیه شکم، اسهال و استفراغ و ازدستدادن حس بویایی بدون دارو و درمان و تغذیه مناسب روی تختها افتادهایم. عدم امکانات پزشکی، عدم فضای مناسب برای قرنطینه ورودیهای جدید و عدم کنترل سلامتی آنها موجب شیوع ویروس کرونا در بند شد.
۴- روایت یک زندانی غیرسیاسی از اردوگاه لاجوردی ساری:
برای عبرت دیگران، افراد را ساعت چهار و پنج صبح اعدام میکردند و تا ساعت ۸ و ۹ جنازهشان آن بالا بود. زندانیها که از خواب بلند میشدند، از پنجره جنازه این بندههای خدا را نگاه میکردند که در حیاط اردوگاه تاب میخوردند.
- این روایتها و روایتهای بسیاری از این دست، گواهی است بر نقض گسترده حقوق زندانیان از سوی جمهوری اسلامی.
#اینفوگرافیک #یاری_مدنی_توانا #حمزه_سواری #نرگس_محمدی #سپیده_قلیان
@Tavaana_TavaanaTech
3.3K views14:42