Get Mystery Box with random crypto!

خورشید| نوشته‌های تقی دژاکام

لوگوی کانال تلگرام tdejakam — خورشید| نوشته‌های تقی دژاکام خ
لوگوی کانال تلگرام tdejakam — خورشید| نوشته‌های تقی دژاکام
آدرس کانال: @tdejakam
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 893
توضیحات از کانال

خبرنگار، ویراستار
و بیش‌فعال فضای مجازی!
ارتباط با مدیر کانال: @Dejakam

Ratings & Reviews

3.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها

2022-08-03 17:11:47

بی‌شرفی و دیاثت‌ اگر پست اینستاگرامی بود، همینی می‌شد که مشاور مهدی کروبی و آمریکانشین فعلی نوشته و خواستار به کنیزی بردن دختران این سرزمین شده.

@mojjtaba.vahedi
https://www.instagram.com/p/CgzKydstnVL/?igshid=MDJmNzVkMjY=
158 views14:11
باز کردن / نظر دهید
2022-07-24 12:18:08ضعف یقین در جناح مؤمن و درسی از مباهله

#یقین در بسیاری از آموزه‌های اسلام، به‌عنوان بالاترین مرتبه و برتر از اسلام و ایمان و تقوا و ورع معرفی شده و جایگاه بسیار والایی در معارف دین دارد تا آنجا که امام رضا علیه‌السلام فرموده‌اند: «لَمْ یُقْسَمْ بَیْنَ الْعِبَادِ شَیْ‏ءٌ أَقَلُّ مِنَ الْیَقِینِ» یعنی کمترین چیزی که بین بندگان تقسیم شده، یقین است.
در تفسیر المیزان، یقین، ادراکی قوی تعریف شده که از بین نمی‌رود و ضعیف نمی‌شود و علمی خوانده شده که در آن شک و شبهه راه نمی‌یابد.
در دوران معاصر، افرادی چون حسین حاج‌فرج دباغ، محسن کدیور، محمد مجتهد شبستری و خیل دیگری از روشنفکران غربزده، طی دهه‌های گذشته، تلاش کرده‌اند دو مفهوم را تحریف کنند:
1- یقین را معادل دگماتیسم و اُمُل‌بودن معرفی کنند!
2- شک را مقدمه رستگاری جا بزنند!
حال آنکه عدم شک به یقینیات و یقین به حقانیت ایمانیات مذهب تشیع و قطعیت در مورد انطباق اعتقادات ما با نفس‌الامر حقایق و واقعیات باطنی و ملکوتی عالم، در همه‌ی روایات، به‌عنوان برترین صفت مؤمن معرفی شده اما در جامعه امروز، متأسفانه بخش زیادی از مؤمنین نیز در حقانیت معتقدات‌شان دچار شک شده‌اند که این تردید، ناشی از سیل ویرانگر هجمه فرهنگی غرب و رواج شبهات فراوان در فضای مجازی و جمع‌های دوستانه و خانوادگی است که بعضاً از مطالعات و تعالیم دینی دورند یا برای اطلاع از آنها وقت خاصی نمی‌گذارند و با کوچکترین نقدی، بنیان اعتقادات و افکارشان متزلزل شده و چو بید می‌لرزند.
درس اصلی واقعه‌ی مهم #مباهله که امروز سالگرد آن است این است که آن‌کس که به حقانیت اعتقادات خود یقین دارد، نه از لعن و نفرین دیگران می‌هراسد و نه حتی از مرگ، ترسی به خود راه می‌دهد چون به درستی مواضع خود یقین جازم دارد.
پس از معصومین علیهم‌السلام، شهدا مصداق اتمّ این یقین هستند که از جان و خانواده و مال و همه‌چیز خود می‌گذرند چون به رستگاری و حقانیت اندیشه و موضع خود یقین قطعی دارند اما سربازان دشمن این‌گونه نیستند و به همین دلیل است که حتی یک نفر از پیاده‌نظام داخلی دشمن در حوزه‌های فرهنگی و اجتماعی و سیاسی را نمی‌بینید که جرأت ورود به عرصه قدسی #جهاد و #شهادت را داشته باشد؛ چه، این عرصه جولانگاه سیمرغانی است که به قله‌ی قاف یقین رسیده‌اند و نه مگسانی که نه جرأت مباهله دارند و رویارویی با مرگ را دارند و نه به اعتقادات خود، اندک‌یقینی.
چه‌بسا تعلیم، ترویج و تبلیغ مفهوم «یقین» و مصادیق آن در قالب #امر_به_معروف، از مهم‌ترین فصول درسی #جهاد_تبیین باشد که فریضه واجب زمانه‌ی ما اعلام شده است.

@SabeeleRashad
189 views09:18
باز کردن / نظر دهید
2022-07-12 21:33:36 ضد ولایت فقیه
حمید داودآبادی

چند سال پیش مهمان مرحوم حجت الاسلام سید هادی خسروشاهی در منزلش بودیم. ایشان که سال‌های اول پیروزی انقلاب مسئولیت‌های مهمی داشت، در بارۀ روحیه افراطی مصطفی تاجزاده گفت: آن اوایل تاجزاده از اعضای سازمان مجاهدین انقلاب، مدیر کل مطبوعات و نشریات وزارت ارشاد شد. او روحیۀ بسیار افراطی داشت و خود را شدیدا مقلد امام خمینی می‌دانست.

آن زمان عربستان سعودی در انگلستان نشریات عرب زبان بسیاری منتشر می‌‌کرد که مروج تفکرات وهابی‌‌های ضد شیعه بودند. بخصوص علیه انقلاب اسلامی ایران شدیدا فعال بودند. با توجه به این مسئله، قصد کردیم مجله‌ای به زبان عربی در لندن منتشر کنیم. هنگامی‌ که خدمت امام خمینی رسیدم، قضیه را گفتم.

ایشان خیلی خوشش آمد و فرمود: کار بسیار خوبی است، انجام دهید.

به ایشان گفتم: بنده آمدم از شما یک اجازه بگیرم.

امام با تعجب فرمود: چه اجازه‌ای؟

گفتم: چون این مجله در انگلستان برای مسلمانان آنجا منتشر می‌شود، می‌خواهم از شما اجازه بگیرم که در این مجله، تصویر شما را روی جلد چاپ نکنیم.

امام با تعجب فرمود: مگر قرار است در هر شماره عکس بنده روی مجله‌تان چاپ کنید؟ نخیر. به هیچ‌ وجه حتی در داخل مجله عکس مرا چاپ نکنید.

با این توصیه امام، مجله العالم را به زبان عربی در لندن منتشر کردیم. چند شماره چاپ شد که نامه‌ای از مصطفی تاجزاده مدیر کل مطبوعات وزارت ارشاد به دستم رسید که شدیدا از کار ما اظهار نارضایتی کرده بود.

یک روز در تهران بودم که تاجزاده مرا دید، جلو آمد و با عصبانیت گفت: آقای خسروشاهی، شما ضد ولایت فقیه هستید!

اول فکر کردم شوخی می‌‌کند ولی قیافه‌‌اش خیلی جدی بود و به شوخی نمی‌خورد. آن هم این شوخی مهم و سنگین! با تعجب گفتم: ببخشید آقای تاجزاده، منظورتون بنده است؟

گفت: بله.

وقتی علت را جویا شدم، گفت: شما به چه حقی روی جلد مجله العالم عکس حضرت امام خمینی را منتشر نمی‌کنید؟

گفتم: برای چی باید این کار بشود؟

گفت: همین نشان می‌دهد که شما با امام خمینی مخالفید و ضدولایت فقیه هستید.

وقتی توصیه شخص امام را گفتم، تاجزاده نپذیرفت. چند روز بعد امام خمینی با مسئولین مملکتی دیدار داشتند که اتفاقا بنده و تاجزاده هم آنجا بودیم. بعد از دیدار، تاجزاده را بردم جلو و به امام عرض کردم: حضرت امام، برخی آقایان ما را به خاطر اینکه روی جلد مجله العالم تصویر شما را چاپ نمی‌کنیم، ضد ولایت فقیه می‌دانند.

امام خندیدند و فرمودند: قبلا هم گفتم که به هیچ‌ وجه حتی توی صفحات داخلی مجلاتتان عکسی از بنده چاپ نکنید، چه برسد روی جلد!

از امام تشکر کردم، نگاهی به قیافه گرفته تاجزاده انداختم و رفتم.


وبسایت راه هادی {دفتر حفظ و نشر آثار و اندیشه های استاد سید هادی خسروشاهی} یادداشت: جر و بحث استاد خسروشاهی و تاجزاده، حمید داودآبادی

#حمید_داودآبادی
#امام_خمینی
#آیت_الله_سید_هادی_خسروشاهی
#مصطفی_تاجزاده
#سازمان_مجاهدین_انقلاب_اسلامی
#ضد_ولایت_فقیه
#مجله_العالم
#عربستان
#انگلستان
@khateratenghelab
278 views18:33
باز کردن / نظر دهید
2022-06-09 14:19:39 مردی که بسیار نجیب بود

آقای #دعایی انصافاً مردی نجیب بود، این یک ادعا نیست؛ همه کسانی که این چند روز در سوگش نوشتند یا مصاحبه کردند این را شهادت دادند. از مسعود بهنود تا حسین شریعتمداری، از اعضای جبهه ملی تا مهدی نصیری، از محمود احمدی نژاد تا ابراهیم رئیسی، از اصلاح‌طلبان تند تا اصولگرایان معتدل تا دیگرانی در داخل و خارج کشور با نسبت‌های مختلف با دین و انقلاب اسلامی و...
بسیاری کوشیدند این خصلت را به وجه دینداری مرحوم دعایی منتسب کنند و به همین دلیل آرزو کردند که کاش دیگر دینداران هم مانند دعایی بودند. اما این ادعا چقدر درست است؟

شهید #مرتضی_مطهری در کتاب «جاذبه و دافعه علی» تأکید می‌کند که انسان دیندار هم جاذبه دارد و هم دافعه، هم اهل محبت است و هم اهل خشم، هم اهل محبت است و هم اهل فریاد کشیدن، و تصریح می‌کند انسانی که می‌کوشد با هیچ‌کس در نیفتد و همه از او مهربانی و همراهی ببینند با آموزه‌های انبیا و امیرالمؤمنین «علیهم‌السلام» بیگانه است.[حتماً به این اثر مهم و راهگشا مراجعه کنید.]

آقای دعایی در کنار همه فضایلِ بعضاً کمیاب و نایابش چون ساده‌زیستی، قناعت، صداقت، دستگیری، مردم‌داری و... در این فقره، نمره قابل قبولی نمی‌گیرد اگر صریحتر نگوییم که نمره قبولی نمی‌گیرد. او شش دورهٔ چهارساله نماینده مجلس شورای اسلامی بود و تنها یک نطق در مجلس داشت! در روزنامه تحت مدیریت او هم بجز موارد و سال‌هایی که در پست قبلی نوشتم از جمله طنزهای صریح #گل_آقا موضعگیری و چالشی به چشم نمی‌خورد و این شیوه، بر خبرنگاران آن روزنامه هم اثر گذاشته بود تا جایی که وقتی در کنفرانس‌های خبری از دوستانمان در اطلاعات می‌پرسیدیم چرا هیچ سؤالی مطرح نمی‌کنید؟ می‌گفتند آقای دعایی گفته شما فقط بروید و خبر را تهیه کنید؛ لازم نیست سؤال بپرسید!

حال این سؤال مطرح می‌شود که پس چگونه ایشان سال‌ها در نجف در کنار #امام_خمینی -رهبر بزرگترین انقلاب معاصر- بوده و خدمت می‌کرده است؟ جواب را می‌توان در خاطرات خود آقای دعایی یافت. مثلاً آنجا که بارها از امام می‌خواهد که به نفع #مجاهدین_خلق سخنی بگوید، اطلاعیه‌ای بدهد و کاری بکند، اما امام با هوشمندی همیشگی خود هر بار با این درخواست مخالفت می‌کند تا جایی که آقای دعایی می‌گوید «وقتی این #مقاومت_آهنین امام را دیدم، دو سه ماه با ایشان #قهر کردم، حتی آن مرحمتی ماهانه ایشان را هم نگرفتم»!

به قول #جلال_آل_احمد وقتی موضعی نداشته باشی، با همه با مدارا رفتار کنی، اهل «قیام» نباشی و «نفرت» نداشته باشی، «کمترین نتیجه‌اش این است که نجیب می‌مانی، مثل پیرزن‌ها...
https://www.instagram.com/p/CelAt6DtECR/?igshid=MDJmNzVkMjY=
612 viewsedited  11:19
باز کردن / نظر دهید
2022-06-03 20:48:52 حقیقت امام خمینی

اینکه هر کس و هر گروهی می‌کوشد #امام_خمینی را به خود منتسب کند، شاید امر عجیب و غیر قابل انتظاری نباشد؛ انتساب خود به بزرگان یا چیزهای گران‌قیمت همیشه بوده و خواهد بود. شاید اشکال از این حیث باشد که نگاه ما به #خمینی نگاهی بسته و تنگ‌نظرانه است نه جامع‌الاطراف. امام، درست مانند خودِ دین، منظومه‌ای است که باید همه آن را با هم دید تا به حقیقت آن دست یافت، هر چند که جزء کوچکی از یک الماس بزرگ یا جواهر نایاب باز هم باارزش و قیمتی است.
اگر کسانی امام را فقط برای بعد مبارزاتی او دوست داشته باشند، اشتباه فکر نکرده‌اند؛ اگر او را به دلیل وجه ضداستکباری، ضد امپریالیستی و ضد آمریکایی بودن امام به او دل‌ بسته باشند، قابل تقدیر است؛ اگر معنویت و سلوک عرفانی حیرت‌انگیز امام، دل خیلی‌ها را برده باشد، ارزش آن را دارد؛ اگر وجه علمی، سواد فقهی، تسلط او به شعر و غزل، رابطه مثال‌زدنی و عمیق عاطفی و احترام فوق‌العاده امام به همسر گرامی‌اش، ورود به سیاست و کنش هوشمندانه سیاسی او، طرح و اجرای عملی نظریه‌های ولایت فقیه، همگرایی و اتحاد شیعه و سنی، جهان‌وطنی اسلامی، تکلیف‌گرایی و عمل به تکلیف ولو اینکه همه مردم و مسئولان نظر دیگری داشته باشند و موارد فراوان دیگر باعث شده باشد عده‌ای امام را دوست داشته باشند، طبیعی و باورپذیر و منطقی است و ارزش آن را دارد.
اما امام خمینی همه اینها با هم است نه فقط یک روحانی نماز شب‌خوان یا سیاستمدار باهوش ضدآمریکایی یا یک فقیه عالیقدر.
هر کدام از این قطعات پازل را می‌توان در سیاستمداران یا علما و مراجع دیگر یافت در حالی که هیچ‌کدام خمینی نشدند و در دل‌های مردم تا آن‌حد جای نگرفتند و پس از مرگشان تا دهه‌ها در ذهن و یاد مردم حتی نسل‌های بعد به آن کیفیت ادامه نیافتند.
این‌گونه است که «خمینی، حقیقت همیشه تاریخ» بودن معنا پیدا می‌کند. بکوشیم امام امت را جامع‌الاطراف و کامل ببینیم نه ناقص و با چهارچوب ذهنی خودمان.

@tdejakam
394 views17:48
باز کردن / نظر دهید
2022-06-03 20:48:06
297 views17:48
باز کردن / نظر دهید
2022-05-28 13:33:04 جشن اصلاح‌طلبانه‌ی دو پاره کردن ملت!

محمدرضا تاجیک، تئوریسین اصلاح‌طلب در سخنانی انتقادی نسبت به اصلاح‌طلبان گفته بود که «رژیم حقیقت یک جامعه اگر رژیم ارزشی و دینی است، نو اصلاح‌طلبی نمی‌تواند به‌صورت تافته‌ای جدا بافته وارد فضای سکولار شود و بخواهد از آن زاویه با جامعه سخن بگوید، و باید بداند ریزبدنه‌هایی که به صورت هیئت‌ها و مساجد عمل می‌کنند -و دیری است که اصلاح‌طلب‌ها آن را به حاشیه کشیده‌اند- می‌توانند مجرای ارتباط با توده‌های مردم باشند. من باید مشقی بنویسم که با شرایط زمانه و جامعه من بخورد و بتواند یک جریان را مورد پذیرش مردم قرار بدهد، نه اینکه مردم نتوانند با آن رابطه برقرار کنند.»

از سخنان او هنوز یک هفته هم نمی‌گذرد که خواص اصلاح‌طلب تمام قد به تقابل با برنامه‌ای برخاسته‌اند که برای بیعت کودکان این جامعه با امام زمان عجل الله فرجه تدارک دیده شد و محور آن هم سرودی حماسی در مورد حضرت بود؛ سلام فرمانده!

بهانه کرده‌اند که مصادف با عزای مردم آبادان، در ورزشگاه «جشن» گرفته‌اند. چه کسانی را می‌گوییم؟ حامیان همان جریانی که در دوران دولت‌شان، متروپل مجوز گرفته و استاندار محبوب‌شان ربان افتتاحیه متروپل را قیچی زده و ۶ ماه مانده به پایان دولت روحانی، با حکم او رییس سازمان ملی استاندارد شده است. می‌گویند در شب شهادت امام صادق علیه‌السلام جشن گرفته‌اند؛ چه کسانی؟ همان‌هایی که سال ۸۸ لیدرها و حامیان جریانی بودند که حرمت شکنان عاشورا را، حمله کنندگان به نمازگزاران ظهر عاشورا و آتش زنندگان پرچم اباعبدالله را «مردم خداجوی تهران» نامیدند. می‌گویند گردهمایی سرودخوانی حماسی برای امام زمان، «جشن» است. چه کسانی؟ همانانی که عمری مردم مذهبی و مداحان اهلبیت را متهم کردند که مجالس شهادت و تولدتان همه عزاست و بلد نیستید جشن بگیرید و مولودی خوانی‌تان در نیمه شعبان و ولادت امام زمان هم شبیه عزاداری‌ست. می‌گویند از مصیبت مردم آبادان غافل شده‌اید؛ چه کسانی؟ همانانی که علیرغم چند دهه در اختیار داشتن دولت، نخواستند حتی یک اردوی جهادی برای مناطق محروم تشکیل دهند و جوانان‌شان را تشویق به محرومیت زدایی کنند.

می‌دانید آقای عبدی، آقای صادقی، آقای رمضان‌زاده، برادران اصلاح‌طلب! تعارف که نداریم؛ این ژست‌ها به شما نمی‌آید! طوری برای گردهمایی «سلام فرمانده» جشن، جشن راه انداخته‌اید، گویی خانه را یک هفته‌ست سیاه‌پوش کرده‌اید و خواب و خوراک را از غم متروپل کنار گذاشته و همه برنامه‌هایتان را لغو و فقط عزاداری می‌کنید! می‌دانید، صدای دعای بخشی از مردم مومن و هیاتی این سرزمین در ورزشگاه آزادی برای مصیبت‌دیدگان آبادانی زیاده بلند بود، حواس‌مان از مجلس عزای شما برای متروپل پرت شد. نشانی روضه و مجلس عزایتان را بفرمایید، برای عرض تسلیت خدمت برسیم!

از قضا جشن اصلی را شما گرفته‌اید که آوار متروپل گرچه برای مردم آبادان، مرگ و مصیبت آورد، برای شما بهانه آفرید تا با قوت بیشتری تلاش دو ماهه برای تخریب سرودی امام زمانی را پیش ببرید. وگرنه سلام فرمانده نه جشن بود و نه بی اعتنا به مصیبت بخشی از مردم. از قضا این مردم به خوبی آموخته‌اند در عزا و مصیبت، به سایه توسل اهلبیت علیهم‌السلام پناه بجویند و درد را تسلی ببخشند و صبوری هدیه بگیرند.

اما شما هم با خودتان و ملت تعارف نداشته باشید؛ توانایی شکل‌دهی اجتماعی مذهبی را ندارید. راقم این سطور پیش از این مراسمات مذهبی جریان شما را هم از نزدیک دیده است. بانی مجلس حجت‌الاسلام محسن رهامی بود و سخنران آن شب، حجت‌السلام سید هادی خامنه‌ای. تعداد خانم‌ها شاید ۱۰ نفر بود و تعداد آقایان هم در نهایت ۱۵۰ نفر. آنقدر گفتمان خود را مبتنی بر تقابل با نظام ارزشی جامعه اسلامی نهاده‌اید که توان شکل‌دهی یک اجتماع مذهبی را حتی در دهه اول محرم هم ندارید و حتی همان مردمی هم که انتخاب سیاسی‌شان شما هستید، روضه‌ و اشک‌شان را پای منبر مداحانی دارند که شما آنها را بخاطر مواضع سیاسی‌شان تخطئه می‌کنید.

شما نمی‌توانید مرجع مذهبی مردم باشید. برای پوشاندن چنین ضعفی، فریاد می‌کشید، آنقدر بلند که صدای هیاهوی‌تان مانع شنیدن حرف حق شود. اما آنچه را که دارید دوپاره می‌کنید و پاره‌ای را در ورزشگاه آزادی و پاره‌ای را به آبادان می‌اندازید، جامعه ایران است. اویی که در آبادان مصیبت دیده، مردم است، اویی هم که در ورزشگاه آزادی به امام زمان سلام می‌دهد، مردم است. و شک نکنید اگر گردهمایی سلام فرمانده در آبادان برگزار شود، همان عزاداران خواهند آمد و اگر فراخوان اعزام مردم عادی به آبادان برای کمک صادر شود، پدران همان کودکانی که در آزادی سلام فرمانده خواندند، صف اول داوطلبین خواهند بود. چنانچه حصر آبادان را در دوران جنگ تحمیلی همین ولایتمداران و هیاتی‌ها شکستند. این ملت را که همیشه در کنار هم بوده‌اند، دو پاره نپسندید.

روزنامه جوان
۷ خرداد ۴۰۱
@asoupar
356 views10:33
باز کردن / نظر دهید
2022-05-02 13:05:17 سرود #معلم
ای شهید زنده جاودان
این سرود با عنوان #معلم_انقلاب ماه‌های ابتدای انقلاب اسلامی زمزمه روز و شب ما بود. فکر کنم اجرایش با گروه سرود حسینیه ارشاد بود که بسیاری از سرودهای ناب اول انقلاب را اجرا کرده بودند.

سلام و صلوات خاص خداوند به روان همه معلمان شهید انقلاب از شریعتی و مطهری گرفته تا معلمان بزرگ امروز کشورمان.

@tdejakam
365 views10:05
باز کردن / نظر دهید
2022-04-09 07:20:46 اسرائیل مردم ندارد
جمعیت رژیم آپارتاید اسراییل با همه جمعیت‌های غیرنظامی دنیا متفاوت است، مهمان‌های ناخوانده که با ریختن خون ملتی بر سرزمین هدف مهاجرت چیره‌ شده‌اند؛ گویی قبلا در آن هیچ ساکنی نبوده است. عملا یک رکن واضح این رژیم آپارتاید، همین جمعیت مهاجر محسوب است. در واقع سیستم نظامی برای حفظ این جمعیت باصطلاح غیر نظامی جنایت می‌کند. هر مهاجر، یک قوت قلب و یک عنصر پشتیبان برای رژیم است و هنوز بعد از حدود ۸۰ سال اسراییل در جای جای دنیا به دنبال مهاجر می‌گردد تا محو ملتی دیگر آسان‌تر شود.

هدف این اشغالگری نه منازعات سیاسی سیاسیون بلکه در اولویتی بسیار بالا بر خلاف ملت‌های ارگانیک، اسکان این مهاجرین است، این هدف پنهانی نیست و بر خلاف معمول ملت‌های کهن، ایده مشترک دینی و تمدنی این مهاجران از سراسر جهان است که نظامیان را برای جنایت و اشغال به خدمت گرفته.

ملت فلسطین، که روز و شب تلاش می‌شود مثل سرنوشت بومیان آمریکا به فراموشی رود، روزی در «جامعه ملل متحد»، به رسمیت شمرده شده بود و پیروزی متفقین در جنگ‌های جهانی سرنوشت این ملت را به نفع صهیونیستها قربانی کرد.

ملت فلسطین فقط ۷ درصد زمین‌ها را در فقدان تعمدی قانون استعمارگر انگلیسی به ۲ درصد جمعیت یهودی فروخته است که آن هم قابل دادرسی است، اما این ملت با پروپاگاندا و کذب متهم به فروش تمام سرزمین است. بقیه را اسراییل با جنایت و خونریزی گرفته و با جمعیت مهاجر تثبیت نموده است، این جمعیت مهاجر، رکن دوم این جنایت است‌ و اگر نبود، این جنایت ثباتی نداشت. بدیهی است ملت فلسطین حق دفاع از خود را دارد.

اسراییل مردم ندارد، چون همین مهاجران با آگاهی کامل و منطبق با آموزه‌های بنیادگرایانه صهیونیستی روی حقوق و خون یک ملت خانه و کافه بنا کرده‌اند و ککشان هم نگزیده. شاید گفته شود نسل‌های بعد چه گناهی کرده‌اند که بی‌خبر در این سرزمین متولد شده‌اند؛ هر چند هیچوقت سوال نمی‌شود که اصلا ملت اواره و اشغال شده فلسطین گناهش چه بوده است. اما بی‌خبری تا سن معینی پذیرفته است و اسراییل نه تنها تاریخی پر از جنایت قابل مطالعه دارد که همین امروز نیز مشغول اشغالگری بواسطه تخریب و اشغال خانه‌های قدیمی و شهرک سازی جدید است و فریادهای مردمی که حقوق خود را می‌طلبند پنهان نیست، از آن سو ملت فلسطین نمی‌تواند تا ابد حقوق خود را در این وضعیت پایمال ببیند. اگر وقایع منطقه شیخ‌جراح قدس را بررسی کنید که همین باصطلاح غیر نظامیان صهیونیست مسلح به اسلحه گرم، چگونه خانه‌ای را به زور غصب می‌کنند و دیوار آن را برای ورود و غصب خانه همسایه سوراخ می‌کنند از تعجب شاخ خواهید درآورد.

رژیم اسراییل آشکارا از سکونت مهاجرین، به عنوان عامل اشغال و محو ملتی دیگر استفاده کرده است. سلاح «سکونت»، ابزار تجاوز برای توسعه و تحکیم اشغالگری است و اتفاقا همه ساکنین و شهرک‌نشینان به عنوان عامل اشغال حق استفاده از سلاح برای تحکیم سیطره بر مردم بومی را دارند و در این کارزار «غیر نظامی» یا «بی‌گناه» دانستن این بدنه پویا و موثر اشغال، منطقی نیست.

مردم بوم اشغال شده این سرزمین قطعا حق استفاده از سلاح علیه فرد فرد این ناملت مجعول اشغالگر و ستمگر برای دفاع ازخود را دارد. برای درک بهتر، کافیست خودتان را جای ملت فلسطین بگذارید.

پ.ن. ویدیوی زیر را از احوال و توقعات فرهنگی و تربیتی مهاجرین از دست ندهید :
https://t.me/NowarNosanctions/6125

@ahmadkhoei
463 views04:20
باز کردن / نظر دهید
2022-04-07 21:37:06 حالا هرچقدر هم به من بگویی که مرزهای جغرافیایی، معنایی قراردادی‌ دارند، مرزها را آدم‌ها می‌سازند، وطن معنا و مفهومی ندارد و...، به تو می‌گویم: قبول عزیزم! همهٔ این‌ها می‌تواند باور تو باشند که برای تو ارزشمندند، اما برای من نیست.

وطن برای من قصه‌هایی است که در آن زندگی می‌کنم! چطور می‌توانی قصه‌های جهان زیسته‌ات را نادیده بگیری؟ وطن برای من قصهٔ رئیس‌علی دلواری است، قصهٔ زنان لرده و دشستان که یک‌تنه جلوی نیروهای انگلیسی ایستادند، قصه قیام جنگل است و میرزا کوچک‌خان. ایران برای من کیهان کلهر است و تعزیه‌های وسط بازار. حاج‌احمد متوسلیان است. کلیدرِ محمود دولت‌آبادی است. وطن برای علی دایی توی قرعه‌کشی جام جهانی است یا مریم ایران‌دوست، سرمربی تیم ملی فوتبال زنان. ایران رژه ترکش‌های توی تن پدرم است یا درجه‌های روی سرشانه‌های عباس دوران. مصدق است، طالقانی است، شریعتی است، مطهری است. مریم میرزاخانی است. سووشون سیمین دانشور است. وطن برای من همهٔ این‌هاست و خیلی چیزهای دیگر.

اما می‌دانی وطن اصلی من کجاست؟ وطن اصلی من جانِ تمام آدم‌های خستهٔ این دیار است که برای کم‌کردن تلخی‌ها و دِرو کردن امید، خسته می‌شوند اما دست نمی‌کشند. وطن من جانِ امیدوار همین آدم‌های انگشت‌شمار این دیار است.

تو می‌‌توانی وطن را دوست نداشته باشی. تو اختیار تمام‌وکمال احساساتت را داری عزیز من، ولی روا نیست که نفرت بورزی، تخم کینه بکاری و جانِ آدم‌های امیدوارِ این دیار را خسته‌تر کنی.

حق دوستی‌ات را بر من ببخش و این نوشته را آخرین نامهٔ خطابی‌ام بخوان و بدان. اینجا «خراب‌شده» نیست. اینجا ایرانه‌خانم زیبای ماست.

خدانگهدارت.

#از_نامه‌ها
#برای_آن_کسی_که_باید
387 views18:37
باز کردن / نظر دهید