هر بار که پدرم برنج جدیدی می خرید، مادرم پیمانه را کمتر از همی | شبکه تخصصی پزشکی
هر بار که پدرم برنج جدیدی می خرید، مادرم پیمانه را کمتر از همیشه می گرفت. می گفت طریقه ی طبخِ برنج ها، با هم فرق دارد، همه شان یک جور دم نمی کشند، نمی شود طبقِ یک اصل و برنامه، پیش رفت! برای همین بود که بارِ اول ، مقدارِ کمتری می پخت تا به قولی برای دفعاتِ بعدی پیمانه "دستش بیاید" ، یا اگر خراب می شد، اسراف نکرده باشد!
آدم ها هم دقیقا همینند. قبل از اعتماد و بذلِ محبت، آن ها را خوب بشناسید، از تنهاییِ تان، به هرکس و ناکس پناه نبرید! نه هر آدمی لایقِ همنشینی است، نه می شود با تمامِ آدم ها، یک جور تا کرد! بعضی ها جنسشان از همان اولش خراب است و با هیچ اصل و منطقی اندازه ی باورهای شما قد نخواهند کشید... حواستان باشد؛ مبادا محبت و توجهِ خودتان را اسراف کنید!