#به_سرخی_لبهای_یار #به_قلم_فاطمه_بامداد #قسمت_168 _خب من برم | ختم اذکار
#به_سرخی_لبهای_یار #به_قلم_فاطمه_بامداد #قسمت_168
_خب من برم خونه کاراکه تموم شده _اره خاله _هستی کی ک وسفارش دادید درسته _اره مامان قراره شب بره بگیره _خب من بایدبرم بیرون بیاباهم بر یم میگیریم میار یم _باشه خاله _پس بر یم اجازه اتوبگیرم به طرف مادرش که مشغول درست کردن غذابودرفتیم _ببخشید خانوم حسن زاده سرش رواوردبالا _جانم _اجازه هست باهستی بریم بی رون موقع برگشت کی ک روهم میگی ریم _باشه فقط هستی مادر یلداجان رواذست نکنیا _چشم بالبخند اشاره کردم بره اماده شه که بعد یه رب باسرووضع ساده برگشت بالبختدازمادرش خداحافظی کردیم وازخونه خارج شدیم برگشتیم به واحدمن وارداتاقم شد یم یه مانتو صورتی رولباسم پوشیدم برا ی اینکه صورتم ازا ین بی روحی دربیاد یه رژصورتی پررنگ به لبم زدم کیف وسوئی چم روبر داشتم وبالبخندبه همراه هستی ازخونه خارج شدیم خیلی سر یع ازبرج خارج شدیم سوارماشین شدیم توراه توفکرا ی ن بودم که چی براش هد یه بگیرم که هم خوب باشه هم موجه فقط یه چیزی یادم اومد یه ساعت مارک خوب به همین خاطربه طرف یکی ازپاساژ های فوق العاده ساعت رفتم بعداز یه رب رسیدیم به پاساژماشین روپارک کردم وهمراه هست ی ازماشین پیاده شدیم وارد پاساژشدیم به طرف مغازه ای که همیشه ازش خر یدمیکردم رفتم به و یتر ین ساعت هانگاه کردم یه ساعت صفحه گرد با بندچرم مشکی که خیلی شیک بود ومارک نظرم روجلب کرد حیف که ست بودامابیخیال بایدهمینوبراش بگیرم به هستی اشاره کردم _چطوره هستی _خیلی خوشگله خاله بالبخندسرتکون دادم ووارد مغازه شدیم روبه فروشنده لب زدم _خسته نباشیدکار۱۲۴تون رومیخوام _چشم ساعت رو روی میز گذاشت ازساعت خوشم اومد _هردوتاش روبرام کادوکنید ا ین ساعت ست برا ی ا ین خواهربرادرفوق العاده اس بعدحساب کردن ساعت ها باساک کادو از پاساژخارج شدیم روبه هستی لب زدم _هستی توهدیه گرفتی برا ی برادرت باذوق سرتکون داد _اره یه هد یه خیلی خوب بالبخندبه ا ین ذوق سرتکون دادم ادرس شیرینی فروشی روگرفتم وتوراه شی رینی فروشی یادم اومد که هیرادگیتارمیزنه به نظرم ی ه گیتارخوب بیشتراز یه ساعت خوشحالش میکنه بنابرا ین بی ا ینکه به چیزی فکرکنم به طرف یه گیتارفروشی رفتم بعدنیم ساعت رسیدم به گیتارفروشی که همه رفیقام تعر یفش رومیکردن به همراه هستی ازماشین پیاده شدیم و وارد مغازه شدیم روبه فروشنده که یه پسرجوون بودلب زدم