TextGraphy

2023-01-09 19:15:02 باز کردن / نظر دهید

2023-01-08 14:30:34 پیکر مرا خراشیدی و خندیدی.
در آن سکوت لایتناهی،
بانگ قهقهه‌ی ناهنجار تو و لابه‌ی مرگبار من، لایق‌ترین دیدنی برای انگشتان جماعت رذیل بود و همین مرا به اختناق ابدی گماشت.
خاطرت مانده سرشک دیده‌ی من؛ خنده‌ی بیدادگرانه‌ی خویش ؟
به یاد می‌آوری تضرع مرا به زیر جثه‌ی عظیم خودت ؟
نمانده، عجالتاً در خاطرت نمانده و ملالی نیست...

-رها آریا

• @Textgraphy باز کردن / نظر دهید

2023-01-08 14:30:31 باز کردن / نظر دهید

2023-01-07 21:15:03 این روز‌ها احتیاج دارم
قلب انسان دیگری کنار قلب من بتپد...

-بتهون
•@Textgraphy باز کردن / نظر دهید

2023-01-07 21:14:01 باز کردن / نظر دهید

2023-01-06 17:15:03 اگر دستان خالی‌ام را بکارم
هزار گل سرخ و میخکِ صد پر
سر بر می‌آورند از دلِ زمین...

-آکورد آزادی / ویکتور خارا

•@Textgraphy باز کردن / نظر دهید

2023-01-06 17:14:01 باز کردن / نظر دهید

2023-01-05 18:14:01 آنگاه که شعر را گریزگاه یافتم
واژه واژه
از تو فرار کردم
به خودم
شعرهایم شعر نیست
وقتی چمدان از قلم سنگین تر است
و گریزگاه را
گرگ ها در محاصره اش زوزه کشان
آفتاب میگیرند.

-مهسا طلوع
• @Textgraphy باز کردن / نظر دهید

2023-01-05 18:13:01 باز کردن / نظر دهید

2023-01-04 10:23:05 ‏انسان چنان بنده‌ی قلب خویش است
که چشمانش را بر روی آنچه ناگوار است می‌بندد
و به امیدهایش دلخوش است.

-میکا والتاری
• @Textgraphy باز کردن / نظر دهید