Get Mystery Box with random crypto!

عارفی می‌گوید که روزی دزدان، قافله‌ی ما را غارت کردند، پس نشست | کافه استوری

عارفی می‌گوید که روزی دزدان، قافله‌ی ما را غارت کردند، پس نشستند و مشغول طعام خوردن شدند.
یکی از آنها را دیدم که چیزی نمی‌خورَد به اوگفتم: «که چرا با آنان در غذا خوردن شریک نمی‌شوی؟»
گفت : «من امروز روزه‌ام!»
گفتم : «دزدی و روزه گرفتن عجیب است.»
گفت : «ای مرد! این راه، راه صلح است که با خدای خود واگذاشته‌ام، شاید روزی سبب شود و با او آشنا شدم.»
آن عارف می‌گوید، یکسال دیگر او را در مسجدالحرام دیدم که طواف می‌کند و آثار توبه از وی مشاهده کردم؛
رو به من کرد و گفت: «دیدی که آن روزه چگونه مرا با خدا آشنا کرد.»

#شیخ_بهایی
#کشکول
#سکنجبین

@TheCafeStory