دیدن چیزها به این شکل ناممکن است . بله ، سستی ، ضعف . درخت ها | DELUSIONS
دیدن چیزها به این شکل ناممکن است . بله ، سستی ، ضعف . درخت ها شناورند / سر به آسمان می کشند ؟ بهتر است بگویم فرو میریزند ، هرآن منتظرم ببینم که تنههای درختان مثلِ آلتهای خسته جمع شوند و به صورت تودهای شل و ول و چروکیده به زمین بیفتند . آنها نمیخواستند وجود داشته باشند / ولی نمیتوانستند جلویش را هم بگیرند . فقط همین ! پس آرام و بی شور و نشاط به وظیفه حقیرشان عمل می کردند . شیرهی گیاهی ناخواسته به آرامی بالا می رفت و ریشه ها آرام در خاک فرو رفتند . ولی انگار هر آن ممکن بود همه چیز را رها کنند و نابود شوند .