ذهنی که آزاد گشته و به ورای احساسِ رنج و اندوه رفته ، از هرگون | DELUSIONS
ذهنی که آزاد گشته و به ورای احساسِ رنج و اندوه رفته ، از هرگونه آزار و ضربهدیدن مصون خواهد ماند و در هیچ شرایطی هیچ ضربهای نمیتواند بر او وارد شود و اثر بگذارد و نه نیش و نه ضربه _ هیچچیز نمیتواند بر آن ذهن اثرگذار باشد_( البته بنظر من کاش از واژهی هیچ در این راستا استفاده نمیکرد ، چون لازمهی داشتن چنین ذهنی _تکانه خوردن جهتِ فعال نگه داشتنِ تفکر در مواجههها و رویدادگیهاست ) و البته این بدان معنا نیست که چنان ذهنی یک دیوار دفاعی به دورِ خود کشیده ، بلکه برعکس ؛ آن ذهنِ فوقالعاده حساس ، انعطافپذیز ، نرم و دریافت کننده است (که در اینجا نسبت دادنِ هیچ نوع اثرپذیری داشتن در ذهن نقض شده _ چون ملازمهی انعطاف و دریافت ، وارد شدن تکانه جهتِ برهمکُنش داشتن و خروجیِ ادراکیِ دیالکتیک در راستای فاعلِ انسانی بودن هست _ من به شخصه متن رو با حذف واژهی "هیچ" و جایگزین کردن واژهی "غالباً" ، در ذهن خودم انباشت کردم) .
برش بود از کتابِ عشق و تنهایی به قلمِ ؛ #کریشنا_مورتی بود .