Get Mystery Box with random crypto!

درس هایی از یک کیف 26 هزار دلاری چندی پیش به یک کیف مجلسی زن | اندیشه و حرکت

درس هایی از یک کیف 26 هزار دلاری

چندی پیش به یک کیف مجلسی زنانه برخورد کردم که قیمت آن حدود 26 هزار دلار (حدود 700 میلیون تومان) بود. با نگاهی دقیق تر متوجه شدم جنس آن چرم طبیعی و دست دوز است. هر چه فکر کردم دیدم کیف 100 درصد چرم دست دوز کالای خاصی حساب نمی شود که مشتری حاضر باشد تا این اندازه پول برای آن بدهد. علاوه بر آن متوجه شدم برای خرید آن باید 4 سال در انتظار بود! وقتی دلیل این ماجرا را جویا شدم مالک آن به نکته جالبی اشاره کرد که بیانگر راز و رمز داستان بود. "این کیف تا زمانی که دست من است و یا دست مالک های بعدی باشد؛ هر مشکلی نظیر خش خوردگی، پارگی یا... برای آن پیش بیاید با مراجعه به هر یک از شعب آن در سراسر جهان، با یک کیف نو و با همین رنگ و طرح تعویض می گردد! علاوه بر آن، پس از خرید این کیف قیمت آن هر سال حدود 12 درصد رشد دارد. بنابراین این یک سرمایه گذاری در دارایی است نه در بدهی!"
I'm Not Rich Enough to Buy Cheap Things. Proverb
من به اندازه کافی ثروتمند نیستم تا چیزهای ارزان بخرم! ضرب المثل

با شنیدن صحبت های مالک کیف؛ یاد رابرت کیوساکی افتادم که در کتاب "پدر پولدار، پدر بی پول" در فصل های آغازین تلاش می کند به خواننده فرق میان دارایی و بدهی را یاد بدهد! مفهومی که اگر خیلی از انسان ها آنرا درک کنند، بدون شک اوضاع اقتصادی و مالیشان بسی بهتر می شود. دارایی چیزی است که ایجاد درآمد کرده و پس از مدتی به ارزش آن افزوده می گردد و بدهی چیزی است که باید برای نگه داشتن آن هزینه کرده و پس از مدتی از ارزش آن کاسته می شود! خانه ای که در سال 10 درصد رشد قیمت داشته و طی سال می توان اجاره از آن کسب کرد یک دارایی است و ماشینی که باید مرتب برای داشتن آن هزینه نظیر بنزین، صافکاری، ...پرداخت و در پایان سال از ارزش آن کاسته می شود؛ جزو بدهی ها محسوب می گردد!

بگذریم و برگردیم به کیف! با کمی تامل متوجه این واقعیت می شویم که دلیل اصلی منحصر بفرد بودن کیف داستان ما بروز بودن و نو بودن آن تا ابد (زمانی که شرکت سازنده وجود داشته باشد) است و جنس و طرح و دست دوز بودن و افزایش قیمت سالیانه آن همه فرع است! و مارک و برند آن همه مدیون این اصل مهم الزام شرکت به بروز و نو نگه داشتن کیف است!

به نظر می رسد، هر کسی در هر رشته و تخصصی که هست تا زمانی دارای مزیت رقابتی نسبی یا مطلق است که خود را مطابق آخرین یافته ها و نو آوری های جهانی در رشته و تخصصش بروز نگه دارد. به عنوان مثال؛ کسی که از دانشگاه هاروارد فارغ التحصیل می شود، نفس فارغ التحصیلی از این دانشگاه برای او یک مزیت رقابتی نسبی و گاهی مطلق محسوب می شود و تا زمانی می تواند این مزیت رقابتی را برای خود حفظ کند که بروز و تازه بماند و اگر بعد از گذشت چند سال نتواند مقاله تولید کند، کتاب بنویسد، اختراع کند و خود را بروز نگه دارد، دیگر دارای آن مزیت رقابتی نخواهد بود!

و سخن آخر اینکه؛ دموده شدن و کهنگی افکار و روش ها، برای افراد، شرکت ها و سازمان هایی که تمامی تلاش و تمرکز خود را صرفا روی کسب درآمد بیشتر و رقابت پولی می گذارند و فرصتی به خود و نیروی های خود برای آموزش و بروز شدن نمی دهند؛ بزرگترین تهدید محسوب می شود چرا که مدت زمان اعتبار حضور آنها در بازارهای داخلی و جهانی؛ دارای تاریخ انقضای زودهنگام است.

Anyone who stops learning is old, whether at twenty or eighty. Anyone who keeps learning stays young. The greatest thing in life is to keep your mind young. Henry Ford
هر کس دست از آموختن بکشد پیر است چه بیست و چه هشتاد ساله باشد! هرکس به آموختن ادامه می دهد، جوان می ماند. بزرگتررین کار در زندگی این است که ذهن خود را جوان نگه دارید!
(ترجمه همون حرف حکیم فردوسی که گفت: توانا بود هر که دانا بود، زدانش دل پیر برنا بود!)
هنری فورد

امیرعباس زینت بخش
کانال اندیشه و حرکت

@ThinkThenMove