Get Mystery Box with random crypto!

به وقت #خاطرات زفاف سلام عروسی عموم بود به دلایلی شب بعد از | به وقت عروسی

به وقت #خاطرات زفاف

سلام
عروسی عموم بود به دلایلی شب بعد از مجلس عروس و دوماد رو بردن خونه عمم شب بخوابن
وقتی دیگه همه مهمونا داشتن میرفتن من به پیشنهاد عمم موندم
و ساعتای ۴ صبح بود ک عمم گفت بیا بریم
بعد رفتیم پشت در اتاق عمو و زن عمو
که عمه یهو درو باز  کرد
چشمتون روز بد نبینبه لخت عمو و زن عمو رو دیدم
البته اندام های خصوصی رو پوشوندن سریع عموم پشت بهم بود اما زن عمو رو کامل دیدم
بعد عمم می‌خندید به عمو میگفت تو بکن تو بکن کاریت نداریم تو بکن

بعدم ک کلی بیچاره ها خجالت کشیدن ما اومدیم بیرون عمه همش پیام میداد به عمو میگفت اینطوری بزنی بیشتر خوشش میاد اینطوری کن اونطوری کن

: @TimeToWedding "