Get Mystery Box with random crypto!

فرصتی دست داد که با همراهان عزیز در چند محور، صحبتی داشته باشم | محسن جلالی

فرصتی دست داد که با همراهان عزیز در چند محور، صحبتی داشته باشم، خصوصا اینکه عزیزانی در ایمیل های پرمحبتشان به بنده گله داشتند که چرا به روش گذشته مطالب کانال بصورت روزانه و گاها ساعتی نیست، انشالله با ثبت شرکت مشاوره سرمایه گذاری از نوع دوم که با ابتکار سازمان بورس ایجاد شده انشالله بیشتر در خدمت شما عزیزان خواهم بود، اما عرایضم:

۱- وقتی که مارکس کتاب سرمایه رو می نوشت و می گفت سرمایه وسیله ای است برای بهره کشی از کارگران است هیچ وقت در خواب هم نمیدید که یه شخصی به نام لنین بیاد و با کمک نظریات او و پر و بال دادن به آنها انقلاب اکتبر شوروی را آغاز کند و پایه گذار کمونیست شود. همین لنین هم کلمه های جدیدی رو به این فرهنگ مبارزه با سرمایه اضافه کرد. واژه امپریالیسم که برای همه ما آشناست. در اون زمان ها واژه سرمایه یک واژه نامانوس و انتزاعی بود و تمام مفاهیمی هم که به اون ارجاع میدادن همینطور! خیلی از گروهک هایی هم که زمان انقلاب از این کارخونه به اون کارخونه میرفتم مثل همین آقای حبیب الله پیمان خودشونم دقیقا نمیدونستن کارکردش چی هست؟؟؟

تقریبا ۱۳۰ سال گذشته از زمان رواج کلمه سرمایه...متفکران اون زمان که هنوز خودشون به تمامه هزینه ها و فایده های سرمایه رو نمیدونستن با روش توهم توطئه بیان میکردن که ثروتمندان عالم نمیتونن تمام سهم خودشون رو از درآمد ملی مصرف کنند و خوب پس انداز هم وضعیتشون رو بدتر میکند بنابراین نیازمند سرمایه گذاری مازاد خودشون در بیرون از بازار اشباع شده داخلی هستن...از طرفی رقابت انگلستان و سایر کشورهای سرمایه دار هم دامن میزد به این نگاه!

چند سالی پیش از وقوع انقلاب اسلامی سال ۵۷ هم عده ای در داخل ایران عزیزمان که بیشترشان توده ای ها بودن به این نگاه دامن میزدن که بله سرمایه دارهایی مثل خسروشاهی و غیره، کمپرادور(دلال) هستند و با وقوع انقلاب اسلامی اینها رخنه کردند در محیطهای صنعتی ما و مشکلات مدیریتی متنوعی در کارخانجات ما ایجاد کردن که اثراتش تا همین اوایل ۸۰ هم باقی بود و چه لطمه هایی که به ما نزد. این توده ای ها دوست داشتند که برچسب بزنند به این انقلاب اما نتونستن.
بهر صورت ما در حال حاضر به نقطه ای رسیدیم که ساز و کار های حکمرانی دنیا تقریبا به تمامه بر دانشگاهیان و نخبه های ما آشکار شده کمتر کسی است که در سال های ۹۰ صحبت از امپریالیست بکند و یا سرمایه را موجودیتی کثیف و خونخوار بخواند. کتابهای زیادی در مورد کارآفرینان زمان پهلوی منتشر شده و رشته های کارآفرینی در دانشگاه های کشور ایجاد شده...الان همه ما میدانیم که سرشت و کارکرد سرمایه فزونی پیدا کردن و تولید سرک هست. دیگر همه میدانند که یک جفت گاوی که با آن کشاورزان در گذشته زمین را شخم میزنند همانقدر سرمایه هست که ۷۰ میلیارد تومان سرمایه گذاری پترول برای تولید اسید سولفوریک و سولفات آلومینیوم در پتروشیمی ارومیه.

ستایش مکرر خصوصی سازی از سوی مسئولان اقتصادی کشور در دهه ۹۰ نتوانست گره از کار این اقتصاد باز کند همانطور که بوسه زدن بر دست کارگران و ستایش نبوغ این یا آن دانشمند نخواهد توانست! تا زمانی که بتوانیم شرایط را برای ایجاد ارزشی بیش از ارزش مصرف شده نیروی کار آن کارگر یا اندیشه این دانشمند ایجاد کنیم، حمایت از تولید و پشتیبانی از آن محقق نخواهد شد.

ادامه دارد…