سلام همیشه بنا داشتم چون خودم بازاری هستم مطالب رو به نحوی که | محسن جلالی
سلام همیشه بنا داشتم چون خودم بازاری هستم مطالب رو به نحوی که میفهمم بیان کنم، طبق روال همیشه عرایضم را در دو بخش تقدیم حضور مخاطبان محترم کانال میکنم،
(۱)خبرگان اقتصاد برای توسعه چندین مرحله نام میبرند که اولین مرحله آن خیز اقتصادی است، مفهوم این خیز اقتصادی این است که کشوری بتواند ۱۰٪ از تولید ملی خود را پس انداز کند. لطف خدا را ببینید در سال ۹۹، تولید ناخالص داخلی ایران(بدون نفت) به روایت بانک مرکزی به قیمت های سال ۹۰ برابر با ۴.۳۵ میلیون میلیارد تومان بوده است با در نظر گرفتن ۲۱ میلیارد دلار صادرات نفت در سال ۹۹ و در نظر گرفتن نرخ نیما برای تسعیر آن، رقم ریالی صادرات نفتمان برابر با ۴۸۳ هزار میلیارد تومان می‌باشد(۱۱٪ تولید ناخالص داخلی) این یعنی ۱۰٪ مورد نیاز برای خیز اقتصادی کشور عزیزمان بصورت خدادادی در اختیار ما قرار گرفته است یا بعبارتی ما همواره در حالت خیز اقتصادی قرار داریم، اما چرا این توسعه محقق نشده است؟
سوالی که بنظرم در همه فرهنگ های عالم از خود پرسیده اند این است که آیا برای توسعه از غرب تقلید کنیم؟ یا همه کارها را همانگونه که در گذشته انجام میدادیم ادامه دهیم(فرمان و سنت)؟ شاید نیافتن پاسخ صحیح در نپرسیدن صحیح همین سوال نهفته است...چگونه می‌توانیم روح توسعه غربی را در قالب فرهنگ غنی اسلامی خود بدمیم و انسان باوری و علم باوری را در قالب صنعت و اقتصاد خود نهادینه کنیم. انسان باوری به این معنا که در فرایند توسعه صنعتی خودمان باید محور، سرمایه انسانی باشد. اگر میخواهیم علم باور حرکت کنیم، بپذیریم روش علمی چارچوب خاص خود را دارد. اینکه برخی اصطلاحات را وصله کارمان کنیم، این کار علمی نمی‌شود و تشکیل این سرمایه انسانی فقط مربوط به نظام آموزشی مان نمی‌شود، شکل‌دهی به نظام انگیزشی اتفاقا از همه مهمتر است. فرهنگی و معیشتی را هم باید در نظر گرفت. در این مدتی که بنا داشتم به نمایندگی از شرکای عزیزم از بین نخبگان علم و فن، افراد شایسته‌ای را برای تصدی کرسی هیات مدیره در شرکت سرمایه گذاری کارکنان صنعت برق در منطقه زنجان و قزوین انتخاب کنم متوجه شدم، به لطف خدا جوانان تحصیل‌کرده کم نداریم...اما چگونه با آنها برخورد کردیم که انگیزه ای برای مطالعه و تحقیق شبانه‌روزی منجر به تولید ارزش افزوده بیشتر، ندارند. آقایان عزیز! رانت که فقط دلالی منابع سپرده بانکی یا دادن مجوزهای صادرات و واردات بیخودی نیست. از بانک وامی بگیرد با نرخ ۲۰٪ و با یک پورسانتی این وام را به شخص دیگری بفروشد. رانت می تواند مالکیت زمینی باشد که با گذشتن یک بزرگراه از کنار آن، قیمت آن از متری ۹۰۰ هزار تومان به ۴.۵ میلیون تومان افزایش یافته در چنین شرایطی اگر نظام آموزشی ما متخصص هم تربیت کند، سرمایه انسانی تشکیل نخواهد شد، در بازاری که عمده اهالی آن بعضا با روش های غلط اقدام به ارزیابی ارزش ذاتی سهام می‌کنند و با هزار ترفند و تردستی این محتوای نادرست را به هموطنان عزیزی که مشتاق سرمایه گذاری در بورس تهران هستند قالب می‌کنند، نوآوری برای استفاده از ظرفیت های این دارایی های مالی و هدایت سرمایه ها از بخش غیر مولد به تولید و صنعت، اقدامی است که نیازمند تشویق و حمایت است، نه اینکه اجازه بدهیم افرادی با تطمیع یا توسل به انواع و اقسام حیل قانونی و غیرقانونی اقدام به مانع تراشی کنند. صحبت به اینجا رسید باید صادقانه اعتراف کنم، هر جا و زمانی که حقانیت من و برادرم اثبات شد چیزی جز همراهی مسئولین ذیربط ندیدیم در یک موردی هم که خلاف قاعده پیشآمد کرد دلجویی و تدبیر لازم اندیشیده شد و این باعث بیشتر شدن باور به اصلاح امور در حد بضاعتمان در همه ما و شرکای عزیزمان شده است. چه اینکه اگر علمی نبود حقیقت روشن نمی‌شد و اگر عزمی نبود همراهی عزیزان مسئول حاصل نمی‌شد.
