Get Mystery Box with random crypto!

کرج پیام دانش آموزان:«ما توی کلاسا بودیم یهو یه بویی اومد، بع | [ تو خوبی ]

کرج

پیام دانش آموزان:«ما توی کلاسا بودیم یهو یه بویی اومد، بعد هممون اومدیم بیرون تو سالن که بریم توی حیاط مدرسه. یه بوی تلخی داشت که ریه رو می‌سوزوند. حدود ساعت ۱۱ بود.

یکی از بچه‌ها گفت از حیاط پشتی زدن داخل کلاس. یکی از معلما که توی اون کلاس زدن مشکل تنفسی داشت. خانم صداقت.

مدیرمون درو قفل کرده بود نمیذاشت بریم بیرون. خانواده‌های بچه ها اومدن درو شکوندن بچه ها برن بیرون.

مدیر مدرسه موسوی بسیجیه زنیکه درا رو گفت بستن نمیزاشتن بریم بیرون. بعدشم بین بچه ها میگشتن اگه کسی گوشی داره یه وقت فیلم نگیره فیلمش پخش بشه.

خانواده‌ها به آمبولانس زنگ میزدند می‌گفتن باید مدیر زنگ بزنه تا بیایم.

من حالم بد شد بستری بودم. حدود یک ساعت بدنم بی‌حس شده بود. بدنم یهو خیلی سفت شد بعد نمی‌تونستم تکون بدم. دستام یجورایی تو حالت مشت شدن بودن. تنگی نفسم داشتم. توی بیمارستان برای کسایی که نمی‌تونستن نفس بکشن ماسک اکسیژن میذاشتن. سرم و آمپول هم میزدن. گفتن فردا یه چکاپ کامل باید برم»

@Tow_khobi