صلاح و فساد هر اجتماع بزرگ یا کوچک، وابسته به صلاح و فساد زعما | شفافیت برای ایران
صلاح و فساد هر اجتماع بزرگ یا کوچک، وابسته به صلاح و فساد زعمای آن جامعه؟
دکتر شهید مرتضی مطهری - ده گفتار – ص ۲۸۶ الی ۲۸۸
ابتدا چنین به نظر میرسد که صلاح و فساد اجتماع بزرگ یا کوچک، تنها به یک چیز بستگی دارد: صلاح و عدم صلاح افراد آن اجتماع و بالاخص زعمای آنها؛ یعنی فقط افرادند که همه مسئولیتها متوجه آنهاست. بسیاری از افراد اینچنین فکر میکنند و بر این پایه نظر میدهند.
این دسته هنگامی که متوجه برخی مفاسد اجتماعی میشوند چاره کار را زعیم صالح میدانند و به اصطلاح «اصالت فردی» هستند. اما کسانی که بیشتر و عمیقتر مطالعه کردهاند به این نتیجه رسیدهاند که تأثیر و اهمیت سازمان و تشکیلات و رژیم اجتماعی از تأثیر و اهمیت زعما بیشتر است؛ در درجه اول باید درباره سازمان صالح اندیشید و در درجه دوم درباره زعمای صالح.
افلاطون نظریه اجتماعی معروفی دارد که به نام «مدینه فاضله افلاطون» معروف است. در میان حکمای اسلامی، حکیم ابونصر فارابی از افلاطون پیروی کرده و نظریاتی ابراز داشته است. این دو حکیم اساس نظر خود را صلاحیت افراد قرار دادهاند و اصالت فردی اندیشیدهاند. تمام توجه خود را به این نکته معطوف کردهاند که زمام امور اجتماع را چه افرادی باید در دست بگیرند، آن افراد باید دارای چه فضائل علمی و عملی بوده باشند. اما این که تشکیلات و نظامات اجتماعی باید چگونه بوده باشد و آن افراد «ایدهآل» در چه نظاماتی زمام امور را در دست بگیرند چندان مورد توجه این دو حکیم واقع نشده است.
بر این نظریه انتقاداتی شده، از جمله اینکه تأثیر شگرف و عظیم سازمان در افکار و اعمال و روحیه افراد -و از آن جمله خود زعما- مورد توجه واقع نشده است. این نکته مورد توجه قرار نگرفته که اگر نظام، صالح بود کمتر فرد ناصالح قدرت تخطی دارد و اگر ناصالح بود فرد صالح کمتر قدرت عمل و اجرای منویات خود را پیدا میکند و احیاناً منویات و افکار خود را میبازد و همرنگ سازمان میشود.