درباره بازار کریپتو ها - برخی از دوستان در مورد حضور در بازار | پادشاهی‌خواهان توئیتر
درباره بازار کریپتو ها - برخی از دوستان در مورد حضور در بازار کریپتو ها از من می پرسند به همین دلیل تصمیم گرفتم تا یک نوشته عمومی درباره آن منتشر کنم و نظرات خودم را در مورد بازار و بازار کریپتوها در آن توضیح دهم. - قبل از هر چیز باید توجه داشته باشید که بازار یک اجتماع انسانی است و بیش از این که منطق و خرد ( بر خلاف نظر اقتصاد دان ها) در آن حکم کند احساسات و باور ها در آن نقش بازی میکنند. -
در درجه اول باور ها می توانند از احساسات فیزیو لوژیک درونی ناشی شده باشند مانند نیاز به خوراک که در انسان احساس گرسنگی ایجاد میکند و همین عامل است که خوراک را ارزشمند می سازد. یا نیاز به سرپناه یا وسیله نقلیه که به انسان نوعی راحتی و فراغ بال اعطامیکنند و طبیعتا باورهایی هستند مستقیم با فیزیولوژی انسانی ارتباط دارند. - در درجه دوم باور ها ناشی تکرار حسی هستند و رفتار گله ای و درک انسان از الگو های انسانی ناشی می شوند. در مورد تکرار حسی باید بگویم چناچه نام یک کالا برای یک انسان به تعداد کافی تکرار شود انسان به آن خو می گیرد و احساس نزدیکی میکند. این روش در تبلیغات برای فروش کالا مورد استفاده قرار میگیرد. - رفتار گله ای به این معناست که چنانچه فرد ببینید کالایی مورد استفاده تعداد زیادی از افراد است و تعداد قابل توجهی خواهان آن هستند به آن کالا اعتماد می کند. مثال معروف آن فری کثیفه ساندویجی در خیابان نیلوفر عباس آباد بود. - سوم همان سلبریتی ها یا الگوهای ابرانسان هستند. به عنوان مثال حمایت ایلان ماسک از بیتکوین و دوج کوین نقش اساسی در رویکرد عمومی به این کوین ها داشته است. بحث بر سر این نیست که ایلان ماسک کیست و یا خوب است و بد است مسئله باور مردم است. - در مورد کالاهای فیزیکی باید بگوییم کماکان همان قانون معروف عرضه (قدرت تولید و توزیع) و تقاضا در مورد قیمت ها صادق است فقط باید به این نکته توجه داشته باشید که منشاء تقاضا می تواند یک « برساخته» ناشی از سه مورد ذکر شده باشد. اما کریپتو ها با وجود کمیابی کالای فیزیکی نیستند. - به غیر از کریپتو ها و پیش از آنها بورس از واقعیت های حسی جدا شده و به عوامل زیادی وابسته شده بود. در ضمن پیش از ظهور بیتکوین شما شاهد تب دات کام در بورس آمریکا بودید که با وجود بحران های فراوان هم اکنون بخش بزرگی از بازار سرمایه در جهان را در اختیار دارد. به عنوان مثال ارزش کمپانی فیسبوک از بسیاری از کا رخانه ها یا یک ابر مزرعه بزرگ یا یک کارخانه داروسازی بزرگ بیشتر است. این در حالی است که هر کسی می تواند با یک سرمایه ناچیز یک نرم افزار حتی بهتر از فیسبوک بسازد اما آنچه فیسبوک از آن بهره می برد یعنی رویکرد مردم را نمی تواند بسادگی بدست بیاورد. - ویژگی ای که به ارز ها (currencies) ارزش می بخشد درست همان ویژگی است که به سهام فیسبوک ارزش می دهد. ارزها اگر کمیاب باشند و مورد اقبال عمومی قرار بگیرند ارزشمند می شوند. هیچ چیز دیگری جز اعتماد مردم ارز را صاحب ارزش نمی کند. البته این اعتماد می تواند مثلا با استقراض دولت از بانک مرکزی، بدون حساب و کتاب یا چاپ بیش از اندازه پول از بین برود. یا می تواند با اعمال قوه قهریه( دلار آمریکا) یا فریب ( اسکناس انگلیسی در ایران) افزایش یابد. - امروز در جهان شاهد شیفت بزرگ اقتصادی از اروپا و آمریکا به سمت آسیا هستیم. این اتفاق پس از جنگ دوم جهانی با ظهور اقتصاد ژاپن و رشد حیرت انگیز آن آغاز شد و با وجود تمهید های گسترده اروپا و آمریکا پس از مهار ژاپن، از کره و چین سر بر آورد و به نظر می رسد دیگر قابل مهار نباشد. در چنین شرایطی نظام پیشین برتون وودز که از سال 1971 دچار بحران شده بود هر روز با بحران های عمده ای دست و پنجه نرم می کند. - تاریخ نشان داده چنانچه قدرت تولید یک منطقه یا کشور افزایش یابد ارز آن کشور هم به تدریج قوی تر خواهد شد. حتی اگر صد موسسه معتبر غربی هم به رده بندی و جدول بندی و اعتبار دادن به ارزها ی مثلا قوی و ضعیف بپردازند در عمل صاحب یک ارز باید بتواند آن را با یک کالای مورد نیاز مبادله کند. آنچه که تاکنون لیره استرلینگ را علیرغم افول شدید قدرت تولید انگلستان سراپا نگه داشته ارتباط گسترده آن با سایر ارزها از طریق موسسات مالی و بیمه و قدرت قانونگذاری بین المللی است. در غیر اینصورت در بازار جهانی چنانچه ارزها به هم تبدیل نشوند با لیره انگلستان چه می توان خرید؟ - مثال های بالا جهت این بود تا خواننده بینش گسترده تر و عمیق تری نسبت به بازارها داشته باشد. اما بپردازیم به بازار کریپتو ها.
