Get Mystery Box with random crypto!

در باب عبدالکریم سروش- خسین حاج فرج دباغ ( یاد آوری)* سروش ک | پادشاهی‌خواهان توئیتر

در باب عبدالکریم سروش- خسین حاج فرج دباغ ( یاد آوری)*

سروش که شاگرد محمود حلبی از بزرگان انجمن حجتیه بود در چرخشی بزرگ از این انجمن فاصله گرفت تا وارد دستگاه قدرت شود. زمانی بود که افراد برای جلب حمایت نیاز به یک عنوان یا تایتل علمی داشتند. سروش نیز شیمی را برگزید تا در بلاد فرنگ شیمی خوانده باشد. همین موضوع شانس آنها را در اقبال عمومی افزایش می داد. از ابتدا وارد مبارزه با چپ ها شد و کتابی با نام نقدی بر تضاد دیالکتیکی را در حمایت اسلامگرایی به مثابه آلترناتیو حکومت پهلوی ها منتشر کرد که به قول اسلامگراها در زندان به کمک اسلامگرایان آمد تا با آن با چپ ها جدل کنند. حامیان سروش در ویکی پدیا نوشته اند که سروش نقشی در پاکسازی اساتید نداشته و به علم بی وطن باور داشته است اما همانگونه که در این فیلم می بینید این ادعا دروغی وقیحانه است. در انقلاب فرهنگی نقش کلیدی داشت و سپس در زدو خوردی که بین اسلامگراها پس از مرگ خمینی شروع شد از ترس به خارج از کشور گریخت. اربابانش با گزینش او به عنوان استاد بهترین دانشگاه ها جایزه خرابکاری اش رادر ایران پرداختند. سروش و تفکر سروش را می توان ارتجاع خالص دانست. از میوه های فلسفه غرب او ارتجاعی ترینشان را یعنی پوپر را برگزید. شاگردانش که بعضی هم امروز ادای سلطنت طلب ها را در می آورند در عین تقیه هنوز به پوپر وفادارند. اما خشم خود را از انقلاب سفید شاه پنهان نمی کنند و دم خروس ارتجاعی بودنشان اینجا نمایان می شود این افراد در همین جمهوری اسلامی مشغول به کار هستند. سروش در نثر و گفتار به شیوه قدیم بازگشت و برای استدلال از اشعار شاعران بهره می گرفت. نوشته هایش از منظر سبک ادبی به صدسال پیش و زمان قاجار می ماند. و از آنجا که نوستالژی همواره با قلب و روح ایرانیان عجین است این سبک به مذاق پا منبری هایش خوش می آمد.
-
در زمان کودکی تنها سرگرمی ما رادیو بود. برنامه ای بود به نام صبح جمعه با شما که در آن هنرمندان قطعه های طنزی اجرا می کردند. منوچهر نوذری خالق شخصیتی بود به نام آقای ملون ( چند رنگ) که خیلی به دل ما می نشست و می خندیدیم. طنز ملون در برابر واقعیت سروش در اغراق کم می آورد. یک روز خمینی را با سواد ترین رهبر ایران از زمان هخامنشیان می نامد و یک روز از همجنسگرایی دفاع می کند. با وجود همه این تناقض ها هنوز در جامعه بی حافطه ما این قابلیت را دارد که ناگهان در ماه دیده شود. از آنجا که سروش فاقد وجدان ( علم آکاهی به خویشتن)است به جای این که تطور شخصیتی خود را بیان کند و اگر تغییری کرده آن را شفاف بیان کند به انکار گذشته اش پرداخته است. این فیلم نشان می دهد که سروش چه کسی بود و در آینده نیز می تواند به چه کسی تبدیل شود. سروش و مهدی خلجی دو نماد شکست پروژه اسلامگرایی و مردمسالاری دینی سفارش شده توسط بنیاد های غربی هستند. اسلامگرایی دیگر قابلیت ایجاد نیروی مسلط را از دست داده است و این ها ورشکستگان به تقصیری هستند که در صدد آتش زدن هست و نیست این خانه هستند.

Farhad Ghenatgar

@TwitterMamnoe