Get Mystery Box with random crypto!

مخابره از فرمانده تِه‌ران «Teh’Ran» درود بر بشریت نام من تِ | عروج با فرازمینی‌ها

مخابره از فرمانده تِه‌ران «Teh’Ran»


درود بر بشریت

نام من تِه‌ران «Teh’Ran» است.
یکی از فرماندهان فدراسیون کهکشانی نور زیر نظر لرد آشتر شِران

امروز این‌جا هستم تا داستان خود را از آن‌چه در طول مدت یکی از نبردها با موجودات تاریک در نزدیکی سیارۀ مشتری رخ داد، شرح دهم :

من در این نبرد اسیر شدم و سفینه‌ام نابود شد.
پس از آن، روزهای مخوف و شکنجه‌های بی‌پایان، آغاز شد.
از من هر روز بازجویی می‌شد.
آن‌ها بخش‌هایی از بدنم را قطع کردند. مغزم را شستشو دادند. مرا کشتند و دوباره زنده کردند!
من توسط رپتایل‌ها شکنجه شدم؛ آن‌ها به شما رحم نخواهند کرد.
هدف آن‌ها این بود که از موقعیت نیروهای اصلیِ فدراسیونِ کهکشانیِ نور و فرماندهیِ آشتر ، با خبر شوند.

همۀ ما از پیش برای مقابله با این نوع بازجویی‌ها آموزش دیده‌ایم و من هیچ اطلاعات حساسی را افشا نکردم.
نیروهای تاریکی به جای کشتن من ، خاطراتم را پاک کردند.
دانش آن‌ها حقیقتاً پایین‌تر از نیروهای نور بود؛ بنابراین وقتی به سرعت استراتژی‌ها و مانورهای نظامی آن‌ها را یاد گرفتم، به من نحوۀ پرواز با یکی از کشتی‌های خود را آموزش دادند و حتی در ناوگان جنگیِ خود یک پست فرماندهی به من محول کردند.
من در عملیات پنهان بسیار موفق بودم و با وجود توانایی‌های بسیارم، همیشه با احتیاط رفتار می‌کردم.
آن‌ها بعد از این‌که دیدند از جنگجویان‌شان بهتر هستم، تصمیم گرفتند تا جسد اثیریِ مرا به مأموریتی بفرستند تا دو جنگ‌جوی نور را نابود کنند که در آینده نزدیک نقش مهمی در روند صعود خواهند داشت.
من در بدن زنی قرار گرفتم که قبلاً در اختیار ملکه دراکو بود.
او قادر نبود این دو نفر را نابود کند؛ بنابراین آن‌ها تصور می‌کردند استفاده از من و توسل به فناوری کنترل ذهن برای حمله به نور مناسب خواهد بود.
من از دستورات آن‌ها پیروی کرده و سعی کردم این دو روح را از بین ببرم، بدون اینکه به خاطر بیاورم قبلاً در وجه نور بودم.
البته این تنها مأموریت اثیری من (که خواسته نیروی تاریک بود) نبود

پس از این‌که خزندگان مرا از عملیات نظامی خود خارج کردند مرا در یکی از اتاق‌ها زندانی کردند.
من در اصل تنها یک بدن بودم با سر، خزندگان دست و پاهایم را قطع کرده بودند.
آن‌ها همچنین تمام خاطرات مرا پاک کردند به طوری که هیچ چیز از زندگی خود نمی دانستم.
افراد تاریک مرا در این حالت نگه داشته و با استفاده از فناوری‌شان، مجبور به انجام مأموریت‌های اثیری می‌کردند.

در این میان این دو نفر با آشتر و بسیاری از موجودات دیگر که از این ارواح عالی حمایت می‌کردند، ارتباط تله‌پاتیک داشتند.
کهکشانی ها سعی کردند با قدرت تله‌پاتیک با این حملات مقابله کنند و فرمانده آشتر متوجه حضور من در بدن این زن شد.
سپس من با پرتویی از سفینۀ محل نگهداریِ کالبدم نجات یافتم!

ملکه دراکو از سیاره و تمدن خود فرار و در کالبد انسانی در زمین پنهان شد؛ زیرا در زمان حاکمیت خود، کارهای بسیار منفی در حق مردم خود انجام داده بود.
برخی از شما می‌پرسید آیا این ملکه شخص معروفی در جهان ماست؟
نه او شخص کاملاً متفاوتی است.
دراکوها اخیراً او را از مخفی‌گاهش خارج کرده‌اند. او اکنون در معرض مجازات قرار داشته و موجودیتش برای همیشه به پایان خواهد رسید.

خاطرات گذشته من بازیابی شد و بدن پلیادیانی‌ام به طور کامل بهبود یافت.

من دوباره خودم هستم و بسیار سپاس‌گزار و خوشحال که از تاریکی نجات یافته‌ام.

تخصص من در فناوری‌های منفی و دانش من در مورد عملیات آن‌ها برای آشتر و فدراسیون کهکشانی نور بسیار مفید بوده است.
ما بسیاری از نیروهای تاریک را اسیر کرده و امکانات و پایگاه‌های آن‌ها را نابود کرده‌ایم.

هیچ چیز در کائنات تصادفی نیست.
همۀ ما به هم پیوسته‌ایم و همه یکی هستیم؛ از جنس نور و عشق.
نور در این مبارزه (بدون توجه به آن‌چه گفته می‌شود،) پیروز خواهد شد.

لطفاً به خاطر داشته باشید که ما با هدف آزادی و نجاتِ جان‌ها می‌جنگیم.



از این کانالِ جهانی برای ارتباط، بسیار سپاس‌گزارم و خوشحالم که اجازه داد داستانم را به اشتراک بگذارم.
همه‌مایک‌خانواده‌بزرگ‌جهانی‌هستیم
فرمانده تِه‌ران«Teh’Ran»






چنل‌شده توسط ارنا ولازکز
مترجم ساندرلز