#ارسالی_مخاطبین سلام من پرستارم در طول بحران کرونا من و ه | آن‌‌کات|uncut🚩
#ارسالی_مخاطبین
سلام من پرستارم در طول بحران کرونا من و همکارام خیلی چیزای عجیب و غریب دیدیم از همسری که از رفتن پیش همدمش می‌ترسید و به بهانه های مختلف امتناع میکرد تا اون بسیجی مخلص که بی ادعا به بیماران کرونایی خدمت میکرد ولی شاید عجیب ترینشان برمیگرده به پارسال همین موقع ها ! آقای #قربانی_جم تو بخشمون بستری بود و اولش نمیدونستیم کیه تا اینکه از اتاق خصوصی و رفت و آمد بزرگان فهمیدیم شخص مهمیه ! جالبش اینجا بود که جزو معدود بیمارانی بود که همیشه همراهی داشت اونم تو دورانی که کلا همراهی واسه بیماران ممنوع بود و جالب‌تر اینکه همراهیش ثابت بود در اوایل بستریشون و وقتی از همراهیش پرسیدم چه نسبتی باهاش داری گفت #من_راننده_شم ! خلاصه همونطور که انتظار می‌رفت بعد مدتی اون همراهی بنده خدا خودشم مبتلا شد و یکنفر دیگه جایگزینش شد که جالب اینکه نفر بعدی $رئیس_دفترش بود ! منکه حساس شده بودم به حضور همراهی در کنارش هر بار شخص جدیدی می‌یومد و دلشو به خطر میزد و می شد #همراهی_آقای_مدیرکل ازش نسبتش رو می‌پرسیدم و جالب اینکه همه باهاش نسبت شغلی #رئیس_و_مرئوس داشتن و نه نسبت خانوادگی از $فیلمبردار بگیر تا #مجری ! خلاصه آخرش نفهمیدیم چندتاشون مبتلا شدن اصلا ما میگیم همه شون داوطلبانه و به اصرار خودشون کنار رئیس‌شون بودن و بعضی حتی خونواده هاشونم واسه اون بخطر انداختن ولی آیا این باعث نمیشه بعدها توقعات و رانت‌هایی توی اون مجموعه صورت بگیره! الله اعلم
