Get Mystery Box with random crypto!

روایت میکرد؛ مجلس حاج منصور تمام شد، راه افتادیم، در راه مدام | دوران

روایت میکرد؛ مجلس حاج منصور تمام شد، راه افتادیم، در راه مدام می‌گفت: «عزیزم حسین.» گفت: می‌دانی عزیزم حسین یعنی چی؟ گفتم نه. گفت: عرب وقتی پستان شتر تنگ بشود می‌گوید عز. به زمین سفت و سخت که آب در آن نفوذ نمی‌کند، می‌گوید عز. ما حتی در دعاها دیدیم از حالت خفگی وقتی صحبت میکنیم میگوییم عز، اصلا عزت که می‌گویند از همین عز آمده یعنی کسی که عزت دارد هیچ چیزی در او داخل نمی‌شود، او گرفتگی ندارد. اگر به کسی بگوییم عزیز یعنی در نزد من چیزی وارد بر او نیست، برای من مثل زمین سفت که آب به آن نفوذ نمی‌کند است. وقتی می‌گویی «عزیزم حسین» آیا حسین برای تو واقعا اینگونه است؟
سکوت.