Get Mystery Box with random crypto!

وحـــشتنگیـــــــــز

لوگوی کانال تلگرام vahshatangiz — وحـــشتنگیـــــــــز و
لوگوی کانال تلگرام vahshatangiz — وحـــشتنگیـــــــــز
آدرس کانال: @vahshatangiz
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 94
توضیحات از کانال

ورژن جدید🆙وحـــشتنگیـــــــــز👺 بدون تبلیغات🤖
@VahshatAngiZ
همیشه فعالیم😺
لطفاً لفت ندید بمونید با تَرسِتون مقابله کنید👹
داستانای📜خودتون به صورت ویس 🎤یا متن📄 برای ما ارسال📩 کنید
@kurosh_ferdosi
👻👻👻👻👻👻👻👻👻

Ratings & Reviews

4.00

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

1

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها

2017-08-06 09:37:08 @moozikestan_bot
6.0K views06:37
باز کردن / نظر دهید
2017-08-06 09:37:08 @moozikestan_bot
5.8K views06:37
باز کردن / نظر دهید
2017-03-17 21:16:57 سلام دوستان
2.1K views18:16
باز کردن / نظر دهید
2016-11-21 17:45:00 پارت #۷
ینی داشت در مورد چی حرف میزد
دو شتبه چ خبره
_چی میخوای
به خودم اومدم دیدم شایان داره نگام میکنه
_گفتم چی میخوای
_ها
_کوفت
_چرا داری به حرفام گوش میدی
_خواستم بیام کارت داشتم
_خب کارتو بگو
_تو چت شده
چرا حرفامو باور نمیکنی
_نه بخدا ولی حرفات بی معنیه
_بهت ثابت میکنم
_باش
_هنوز قهری ؟!
_نه بابا خواستم خودمو لوس کنم
_بی مزه
_فسقلیییییی
_کجا میری دوشنبه؟!
_فضول حرفامو گوش کردی
_ناخواسته بود
_به مامان نگو باشه
_کجا میری منم میام
_باشه تو رو هم میبرم الانم برو شر نشو
_باش
گوشیم زنگ خورد رفتم اتاقتم
دختر عموم مهری بود
پس اون مهری که شایان داشت میحرفید
جوابشو دادم
_سلام مهری جون
_سلام شیلا خوبی
_مرسی عزیزم چیشده یادی از من کردی
_راستش میخوام برای دو شنبه دعوتت کنم
\وآآآ الانم شایانو دعوت کرد که
_خب به چه مناسبت
_یه مراسمی داریم ما جوونا
_اوهوم
_میای دیگه؟؟؟؟!!!!
_شایانم دعوته ؟
_ارررره
_باشه میام
_عالییییه مرسی
_فدات
اونروز تا شب تو فکر این بودم این چه نهمونیه که مامانم توش دعوت نیس
شب شام رو هول هولکی خوردم
و رفتم جلو تلویزیون
_مامان شایان کجاس؟!
_گفت کار داره رفت بیرون
_اوهوم راستی مهری منو شایانو دوشتبه شب دعوت کرده خونشون
_جدی چرا ننو دعوت نکرده
_میگفت برا همسن های خودمونه این مهمونی
_باشه دخترم
_ولی تو چی؟!
_نگران نباش میرم پیشه آمنه خانم شوهرش رفته برای کار دو روز خونه نیس
_باشه
_شیلا من خوابم میاد میرم بخوابم تو کی مبخوابی
_بعد از فیلمم
_باشه شب بخیر
_شبت بخیر مامانی
923 views14:45
باز کردن / نظر دهید
2016-11-21 17:45:00 پارت #۶
رفتیم بیرون کنار پنجره ی اتاقم
گفتم
_دیروز اخرین قطره ی خون رو اینجا دیدم
_کو پس چرا چیزی نیس
_نمیدونم
اون قطره های خون رفته بود آخ هر چی گشتم نبود
_شیلا پس کو ؟؟؟؟!
_بخدا همین جا بود
_میگم خواب دیدی منم مسخره میکنی
بعدم رفت خونه
نارحت شدم از اینکه شایان حرفامو باور نمیکرد
نا امید خواستم برگردم خونه
یه گربه ی سیاه کنار پنجره ی اتاقم بود
بهش خیره شدم
خودش بود
اره همونی بود
که تو خوابم دیدمش
پرید روی یه درخت
خواستم دنبالش برم از زیر درخت بالا رو نگاه کردم
نبود
انگار رفته بود ولی من ندیدم چیزی از اون درخت بره پایین
دیگه داشتم میترسیدم
دیدم مامان اومد
رفتم بهش سلام کردم
_سلام مامان کجا بودی
_رفتم سوپر مارکت دخترم
_لواشک گرفتی
_دختر گنده هنوز عشق لواشکی
_خب چکار کنم خوشم میاد
_باشه دختر گلم اره گرفتم بریم تو
_باشه
رفتیم خونه
شایان تو اتاقش بود توی هال نشستم و داشتم پلاستیکا رو باز میکردم
مامانم گفت
_داداشت کو؟!
_حتما تو اتاقشه
تا اینا رو گفتم شایان از تو اتاقش اومد بیرون
گفت:اومدی مامان خوش اومدی
_ممنون
حس کردم هنوز ازم نارحته
یک کلمه هم با من حرف نزد
_مامان من میرم اتاقم فعلا
مامان هم وسایلا رو برد تو اشپز خونه
شایانم بدون توجه بمن به اتاقش رفت
رفتم کنار اتاقش
در نیمه باز بود
داشت با تلفن حرف میزد
به صحبتاش گوش دادم
میگفت
_گوشی رو بده مهری گفتم
_....
_الو مهری چکار کردی تو گفتم کسی رو وارد این ماجرا نکن
_.....
_دو شنبه؟؟؟؟
_.....
_باشه میام نه کسیو نمیارم
_...
_خدا حافظ
977 views14:45
باز کردن / نظر دهید
2016-11-21 13:56:54 :—\\※Mamali_ dRakOlA※//—:

https://telegram.me/joinchat/CyJvHT_1PGPCQ3r49MwWTw
join
48 views10:56
باز کردن / نظر دهید