Get Mystery Box with random crypto!

🚷وحـشـتـ🚷

لوگوی کانال تلگرام vahshats — 🚷وحـشـتـ🚷 و
لوگوی کانال تلگرام vahshats — 🚷وحـشـتـ🚷
آدرس کانال: @vahshats
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 89
توضیحات از کانال

همه چیز درباره جن ، ارواح، بختک،موجودات افسانه ای و...
داستان های ترسناک واقعی
فیلم و تصاویر ترسناک...
"" برای تبادل و ارائه نظرات و پیشنهادات و ارسال داستان و مطالب به آی دی زیر مراجعه کنید.
@Amir26zare

Ratings & Reviews

3.67

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

2

4 stars

0

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

1


آخرین پیام ها

2018-02-18 00:40:00 گفته میشود که فیلم “برپا خیزان جهنم” در آمریکا افسانه‌های مختلفی به وجود آورده‌ است. طبق این افسانه در لوئیزیانا یک کلبه چوبی به نام جعبه اسباب‌ بازی شیطان وجود دارد که از کف تا سقف آن پر از آینه است. اگر فردی وارد کلبه شده و برای مدت‌ زمان طولانی در آن بماند شیطان ظاهر شده و روح او را تسخیر میکند. محققان مسائل ماورالطبیعی متوجه شدند که در شش سوی این کلب آینه‌های وارونه قرار دارد. اما هیچکس نمیتواند بیش از پنج دقیقه در آنجا بماند.

مردی که بیش از چهار دقیقه در آنجا مانده بود، در حالی که اصلاً حرف نمیزد از آنجا خارج شد و هرگز صحبت نکرد. یک زن درحالی‌ که در کلبه بود به ایست قلبی دچار شد و یک پسر نوجوان آن‌ قدر جیغ کشید و دست‌ و پا زد که او را از کلبه خارج کردند. او دو هفته بعد خودش را کشت!

کانال وحشت همیشه با شما
@Vahshats
5.0K views21:40
باز کردن / نظر دهید
2018-02-18 00:40:00 ترسناک ترین افسانه‌های شهری به آسیا تعلق دارند که برخی از آن‌ها حتی از فیلم های ترسناک هم ترسناک تر هستند. در یکی از این افسانه‌ ها یک دختر نوجوان ژاپنی نقاشی یک زن زیبا را میکشد که کاملاً به شما زل میزند. این دختر این عکس را به‌ صورت آنلاین پست کرده و کمی پس‌ از آن خودکشی کرد.
به زودی افرادی که به این نقاشی نگاه کرده و در صورت او غم و ناراحتی را میدیدند خودکشی میکردند. برخی میگفتند اگر به این نقاشی خیره شوید میبینید که بر لب‌ هایش پوزخند نشسته و در اطرافش یک حلقه تشکیل می‌شود. برخی دیگر هم معتقدند که با زل زدن بیش از ۵ دقیقه به این تصویر ممکن است خودکشی کنید!

کانال وحشت همیشه با شما
@Vahshats
4.4K views21:40
باز کردن / نظر دهید
2018-02-18 00:39:59 پس از سقوط ناجینگ ارتش ژاپن جشن های زیادی گرفت. آنها هرکاری که میخواستند انجام میدادند. هیچ چیز مانع آنها نبود،آنها به روح بشری احترامی قایل نبودند. دو افسر ارتش ژاپن به نام های "توچیاکی موکای"و"تسویو چی نودا"بایکدیگر مسابقه گذاشتند تا ببینند که چه کسی می تواند صدنفر را با سرنیزه و شمشیر در مدت زمان کوتاهی بکشد. افسر توچیاکی ۸۹ نفر را کشت و تسویوچی نودا ۷۸ نفر را. سربازان ژاپنی جنون تجاوز داشتند. آمارهای اولیه از تجاوز به ۲۰ هزار زن حکایت می کرد. به همین دلیل "سم" کالایی رایج در نانکینگ بود. زنان خودکشی را به افتادن به دست نیروهای ژاپنی ترجیح می دادند. آنها صرف نظر از سن و سال هر دختری را که تصادفا می دیدند مورد تجاوز قرار می دادند، خانه ها را یکی پس از دیگری جستجو می کردند تا زنان و حتی دختران کوچک را پیدا کنند و مورد تجاوز قرار دهند، حتی سالخوردگان هم از شر آنها در امان نبودند. زنی که در مقابل آنها مقاومت می کرد با سرنیزه کشته می شد. اغلب آنها در طول تجاوزهای دسته جمعی جان خود را از دست می دادند، و کسانی هم که زنده می ماندند با چاقو و یا چوب بامبو مورد تجاوز و آسیب جدی قرار می گرفتند.
درباره ی این کشتار ماجراهای ترسناکی شرح داده شده است. در ۱۹ دسامبر ۱۹۳۷ میلادی، کشیشی به نام جیمز م . ماکالوم در دفترچه ی خاطرات خود می نویسد: «نمی دانم این چه زمانی به پایان خواهد رسید، در طول زندگی ام مثل این وحشی گری را ندیده ام، تجاوز! تجاوز! تجاوز! هر روز نزدیک به هزار مورد تجاوز اتفاق می افتد، نپذیرفتن و سرباز زدن از این کار مساوی با گلوله و نیزه است. مردم در حالتی از هیستیریک به سر می برند، زنان هر صبح، بعد از ظهر و هر شب گریه می کنند، سربازان ژاپنی هر کار که دلشان می خواهد انجام می دهند.» سربازان ژاپنی تعداد زیادی از مردان، زنان و کودکان و سالمندان شهر نانجینگ را با سرنیزه یا شمشیر به قتل می رساندند. آنها با توسل به وحشیانه ترین شیوه ها مردم نانجینگ را قتل عام کردند و برای تفریح دست و پای مردم بی گناه را قطع کرده و با سر نیزه شکم زنان باردار را دریده و جنین آنها را بیرون کشیده و به هوا پرتاب می کردند. قتل عام نانجینگ در میان جنایات علیه بشریت که در قرن بیستم رخ دادند دارای جایگاه ویژه ای است!

کانال وحشت همیشه با شما
@Vahshats
4.0K views21:39
باز کردن / نظر دهید
2018-02-17 20:00:05 • جن ها موجوداتی هستن که از تاریکی انرژی میگرن. وقتی شب ها بیخود بهشون فکر میکنین و نمیتونین فکرشو از سرتون دور کنین، یعني بهتون خیلی نزدیکن و میخان با شما ارتباط برقرار کنن!

کانال وحشت همیشه با شما
@Vahshats
3.6K views17:00
باز کردن / نظر دهید
2018-02-17 20:00:05 سلام من یاسمن هستم۱۹سالمه وکوردکرمانشاهم یه خاله همسن خودمم دارم دانشجوی تهرانه واسه تعطیلات اومدبود کرمانشاه خونه مادربزرگم منم شب رفتم خونه مادربزرگم که پیش هم بمونیم وتاصبح حرف بزنیم.چندوقتی بودکه زن دائیم طبقه بالازندگی میکردازچیزای عجیبی حرف میزدمثلاصداهای عجیب یا صدای بچه کوچیک یااینکه یکی ازدایی هام که مجرده طبقه پایین یاهمون زیرزمین خوابیده بوداونجام دوتااتاق داره تعریف میکرد که بیدارشدم رفتم زیرراه پله روشویی صورت بشورم ک یه پیره زنه روپله نشسته وبهم زل زده حتی ازترس چندبارصورتشومیشوره که خیاله امابازمیبینتشوفرارمیکنه.ازهمه ترسوترمادربزرگم ازپله هام ردنمیشدحتی داخل حیاطم نمیرفت طوری بودکه همه متوجه وجوداون جن.یاروح نمیدونم دقیق شده بودن.بریم سراصل مطلب ما اونشب پیش هم بودیم گرم حرف زدن بودیم که همش صدای گریه بچه نوزادمیشنیدم درموردشم شنیده بودم زن دائیم گفته بودهزاران بارم گفته همچین صدایی شنیده بود .بیخیال شدیم دراتاق یخورده بازبود طوری که سایه دری که میخورد به راه پله قشنگ میخوردتوی اتاق متوجه شدیم ک یکی دروبازکردواومدتوساکت شدیم که اگه کسی بیداره ازصدامون شاکی نشه ونفهمه بیداریم.یهواومدتواتاق مادربزرگم بوداسراااار پشت اسرررراررر که بیاین بریم از زیرزمین صدای بچه میادماهم میگفتیم که بیخیال بچه کوچیک نداریم لابت همسایس کوتاه نمیومدتایه ربعی باهامون جروبحث کردو از پشت در. وبیخیال شدازدم دراتاقم جلوترنیومد.ازاتاق که رفت بیرون من گفتم به خالم این میترسیداززیرزمین چطورشده ساعت ۳شب گیرداده درراه پله روکه بازکردماهم پشتش ازاتاق رفتیم بیرون اما ندیدیمش ترسیدیم نکنه که بلایی به سرش بیاد خدایی نکرده سکته نکنه.که دیدم مادربزرگم تواتاق خوابه خوابه منم همونجاسکته کردم. بعدش راجب دیشب مرسیدیم قسم پشت قسم که من اونشب نبودم! این داستان کاملاواقعی بودبخدااگه میدونستم ازاول الان وجودنداشتم چون ازترس دق میکردم بعداونم یه اتفاقای دیگه ای افتادولی همش یه مدت بودتموم شد.

وحشت
کانال وحشت همیشه با شما
@Vahshats
3.4K views17:00
باز کردن / نظر دهید
2018-02-17 20:00:04 فیلم The Gateway 2018
ژانر : #تخیلی و ترسناک
خلاصه داستان :
داستان فیلم در مورد فیزیک‌دانی می‌باشد که همسرش را در یک تصادف وحشتناک از دست می‌دهد. او پس از این اتفاق به یک دنیای موازی سفر می‌کند تا دوباره همسرش را پیدا کند. اما این کار عواقب بسیار سنگینی برای او و خانواده‌اش به همراه دارد و…

دانلود با کیفیت ۷۲۰p Web-dl ریلیز MkvCage : https://goo.gl/yk7rv7
دانلود با کیفیت ۱۰۸۰p Web-dl ریلیز FGT : https://goo.gl/JzECX7
نسخه کم حجم و با کیفیت x265 (کیفیت ۷۲۰p Web-dl) : https://goo.gl/H9Wz9v
نسخه کم حجم و با کیفیت x265 (کیفیت ۱۰۸۰p Web-dl) : https://goo.gl/U8hFzN
جستجوی زیرنویس فارسی : https://goo.gl/C7Xffg

وحــشـــت

کانال وحشت همیشه با شما
@Vahshats
3.2K views17:00
باز کردن / نظر دهید
2018-02-16 23:49:49
ﺩﻭﻟﺖ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ﺩﺭ ﭘﯽ ﺍﻋﺘﺮﺍﺿﺎﺕ ﻣﺮﺩﻣﯽ، ﺳﻨﺎﺗﻮﺭﯼ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ " ﻟﺌﻮ ﺭﺍﯾﺎﻥ " ﺭﺍ ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﭼﻨﺪ ﺧﺒﺮﻧﮕﺎﺭ ﺑﻪ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩ ﺗﺎ ﺍﺯ ﭼﻨﺪ ﻭ ﭼﻮﻥ ﻣﺎﺟﺮﺍ ﺳﺮ ﺩﺭ ﺑﯿﺎﻭﺭﻧﺪ ﮐﻪ ﺟﯿﻤﺰ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻧﯿﺰ ﺭﺣﻢ ﻧﮑﺮﺩ ﻭ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﮐﺸﺖ . ﺍﻭ ﺳﭙﺲ ﻫﻤﻪ ﭘﯿﺮﻭﺍﻥ ﻭ ﺳﺎﮐﻨﯿﻨﺶ ﺩﺭ ﺷﻬﺮ ﺭﺍ ﺟﻤﻊ ﮐﺮﺩ ﻭ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺧﻮﺩﮐﺸﯽ ﺩﺳﺘﻪ ﺟﻤﻌﯽ ﺩﺍﺩ . ﺍﻭ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺩﺍﺩ ﺗﺎ ﺑﺎ ﺩﺍﺭﻭﻫﺎﯼ ﺳﻤﯽ، ﺍﺑﺘﺪﺍ ﮐﻮﺩﮐﺎﻥ ﺭﺍ ﻗﺮﺑﺎﻧﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺳﭙﺲ ﻫﻤﮕﯽ ﺑﺎ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺳﯿﺎﻧﻮﺭ ﺧﻮﺩﮐﺸﯽ ﮐﺮﺩﻧﺪ . ﺳﭙﺲ ﺧﻮﺩ ﺟﯿﻤﺰ ﺑﺎ ﮔﻠﻮﻟﻪ ﻫﻔﺖ ﺗﯿﺮ ﺩﺳﺖ ﺑﻪ ﺧﻮﺩﮐﺸﯽ ﺯﺩ
ﺗﻨﻬﺎ 5 ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺧﻮﺩﮐﺸﯽ ﺩﺳﺘﻪ ﺟﻤﻌﯽ ﻧﺠﺎﺕ ﯾﺎﻓﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺩﺍﺳﺘﺎﻧﻬﺎﯼ ﺗﮑﺎﻥ ﺩﻫﻨﺪﻩ ﺁﻧﻬﺎ ﺍﺯ ﺷﮑﻨﺠﻪ ﻫﺎﯼ ﺟﻮﻧﺰ ﺳﺮﺍﺳﺮ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ﺭﺍ ﻟﺮﺯﺍﻧﺪ . ﻫﯿﭻ ﻧﻮﺍﺭ ﻭﯾﺪﯾﻮﯾﯽ ﺩﺭ ﺷﻬﺮ ﺟﻮﻧﺰ ﭘﯿﺪﺍ ﻧﺸﺪ . ﺗﻨﻬﺎ ﯾﮏ ﻧﻮﺍﺭ ﺻﻮﺗﯽ 45 ﺩﻗﯿﻘﻪ ﺍﯼ ﺍﺯ ﺳﺨﻨﺮﺍﻧﯽ ﺟﻮﻧﺰ، ﭘﯿﺶ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺧﻮﺩﮐﺸﯽ ﺩﺳﺘﻪ ﺟﻤﻌﯽ ﯾﺎﻓﺖ ﺷﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﻧﺘﻬﺎﯼ ﺁﻥ ﺟﻮﻧﺰ ﺍﺯ ﺟﻤﻌﯿﺖ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻓﺮﺯﻧﺪﺍﻧﺸﺎﻥ ﻧﻮﺷﯿﺪﻧﯽ ﺯﻫﺮﺁﻟﻮﺩ ﺑﺪﻫﻨﺪ . ﺳﭙﺲ ﺻﺪﺍﯼ ﻧﺎﻟﻪ ﻫﺎ ﻭ ﺿﺠﻪ ﻫﺎﯼ ﻣﺎﺩﺭﺍﻥ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﮔﻮﺵ ﻣﯽ ﺭﺳﺪ . ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻧﯿﺰ ﺟﻮﻧﺰ ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ ﮐﻪ ﺑﺮ ﺭﻭﯼ ﺯﻣﯿﻦ ﺩﺭﺍﺯ ﺑﮑﺸﯿﺪ ﻭ ﺟﺎﻡ ﺯﻫﺮ ﺭﺍ ﺑﻨﻮﺷﯿﺪ ﮐﻪ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﯿﺪ ﺍﻧﺒﻮﻩ ﺟﻨﺎﺯﻩ ﻫﺎﯼ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﺭﻭﯼ ﺯﻣﯿﻦ ﺭﺍ ﺑﺒﯿﻨﯿﺪ.

وحــشـــت

کانال وحشت همیشه با شما
@Vahshats
3.0K views20:49
باز کردن / نظر دهید
2018-02-16 23:49:49 بزرگترین خودکشی در تاریخ جهان
واقعی
رﻭﺯ 18 ﻧﻮﺍﻣﺒﺮ ﺳﺎﻝ 1978 ، ﺷﺎﯾﺪ ﭘﺲ ﺍﺯ 11 ﺳﭙﺘﺎﻣﺒﺮ 2001 ﺗﻠﺦ ﺗﺮﯾﻦ ﺭﻭﺯ ﺍﯾﺎﻻﺕ ﻣﺘﺤﺪﻩ ﺑﻮﺩ . ﭼﺮﺍ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﺧﻮﺩﮐﺸﯽ ﺩﺳﺘﻪ ﺟﻤﻌﯽ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺭﻗﻢ ﺧﻮﺭﺩ .ﻣﺎﺟﺮﺍ ﺍﺯ ﺁﻧﺠﺎ ﺁﻏﺎﺯ ﺷﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﻭﺍﯾﻞ ﺩﻫﻪ 70 ﻣﯿﻼﺩﯼ، ﮐﺸﯿﺸﯽ ﺑﻪ ﻧﺎﻡ ﺟﯿﻢ ﺟﻮﻧﺰ ، ﺑﺎ ﺍﯾﺠﺎﺩ ﯾﮏ ﻓﺮﻗﻪ ﻣﺬﻫﺒﯽ ﻭ ﭘﯿﺎﻡ ﺻﻠﺢ ﻭ ﺩﻭﺳﺘﯽ ﻭ ﻋﺪﻡ ﺗﺒﻌﯿﺾ ﻣﯿﺎﻥ ﺳﯿﺎﻩ ﻭ ﺳﻔﯿﺪ، ﻋﺪﻩ ﻓﺮﺍﻭﺍﻧﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﻭﺭ ﺧﻮﺩ ﺟﻤﻊ ﻧﻤﻮﺩ ﺍﻭ ﺑﻪ ﭘﯿﺮﻭﺍﻧﺶ ﻭﻋﺪﻩ ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﻣﻮﻋﻮﺩ ﺭﺍ ﺩﺍﺩ
ﺳﭙﺲ ﺍﻭ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﻫﺠﺮﺕ ﺩﺍﺩ . ﮐﻮﭺ ﺑﻪ ﺟﻨﮕﻠﻬﺎﯼ " ﮔﻮﯾﺎﻧﺎ " ﮐﻪ ﮐﺸﻮﺭﯼ ﮐﻮﭼﮏ ﺩﺭ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎﯼ ﺟﻨﻮﺑﯽ ﺑﻮﺩ . ﺍﻭ ﻧﺎﻡ ﺁﻥ ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ ﺭﺍ " ﺟﯿﻤﺰ ﺗﻮﻥ " ﯾﺎ " ﺷﻬﺮ ﺟﯿﻤﺰ " ﮔﺬﺍﺷﺖ ﻭ ﺍﺯ ﻫﻤﺎﻥ ﺟﺎ ﺑﺎ ﺍﺭﺳﺎﻝ ﻭﯾﺪﯾﻮﻫﺎﯾﯽ ﺑﻪ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ، ﺩﯾﻦ ﻭ ﺷﻬﺮ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺗﺒﻠﯿﻎ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ . ﮐﻢ ﮐﻢ ﮔﺰﺍﺭﺷﺎﺕ ﺗﮑﺎﻥ ﺩﻫﻨﺪﻩ ﺍﯼ ﺍﺯ ﺁﺯﺍﺭ ﻭ ﺷﮑﻨﺠﻪ ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﺳﺎﮐﻨﯿﻦ ﮔﻮﯾﺎﻧﺎ ﺑﻪ ﮔﻮﺵ ﻣﺮﺩﻡ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ﺭﺳﯿﺪ . ﻣﺸﺨﺺ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ، ﺁﻥ ﮐﺸﯿﺶ ﺻﻠﺢ ﻃﻠﺐ ﺣﺎﻻ ﺗﺒﺪﯾﻞ ﺑﻪ ﯾﮏ ﺩﯾﮑﺘﺎﺗﻮﺭﯼ ﺑﯽ ﺷﺮﻡ ﺷﺪﻩ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﺣﺘﯽ ﻫﺮ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﻗﺼﺪ ﺧﺮﻭﺝ ﺍﺯ ﮔﻮﯾﺎﻧﺎ ﺭﺍ ﺩﺍﺭﺩ ﺭﺍ ﺍﻋﺪﺍﻡ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ .

مابقی توضیحات در پست بعدی

وحــشـــت

کانال وحشت همیشه با شما
@Vahshats
2.9K views20:49
باز کردن / نظر دهید
2018-02-16 23:49:46 • دمون
اصولا به ارواح خبیثی گفته
میشود که غلامان شیطان یا لوسیفر هستند
آنها موجوداتی خبیث تر و قوی تر از کاکودیمون ها هستند و مانند فرشتگان موجوداتی مستقل هستند ولی پر از نفرت و گناه و پلیدی. آنچه هستند تنها شر و پلیدی و تاریکی و نفرت است. آنها موجودات قلمرو تاریک هستند.
دمون ها مخالف و دشمن فرشتگان و عرش الهی هستن

وحــشـــت
کانال وحشت همیشه با شما
@Vahshats
2.7K views20:49
باز کردن / نظر دهید
2018-02-14 20:47:41 - راجع به آزمایش خوابی که در روسیه انجام شده بود چیزهای زیادی شنیدید و همینطور عکس های مختلفی ازش پخش شد که تمام داستان هایش رو باور کردید!
- اما آیا این آزمایش واقعیه؟

- آزمایش خواب روسی، آزمایشی است که اواخر دهه ۱۹۴۰ میلادی انجام شد. آزمایش به این صورت بود که محققان پنج نفر [از زندانی های سیاسی در جنگ جهانی دوم] رو به مدت ۱۵ روز در فضایی قرنطینه شده که حاویِ گازی محرک بود بیدار نگه داشتند. اونها با یک مانیتور این پنج نفر رو چک میکردند، اکسیژن شون رو کم و زیاد میکردند تا توسط گاز محرک کشته نشوند.
اتاق حاوی کتاب، تخت خواب تاشو ولی فقط برای استراحت و نه خواب، آب، دستشویی و غذا به مقداری که این پنج نفر رو تا یک ماه زنده نگه دارد بود.

- تا ۵ روز اول آزمایش همه چیز عادی پیش رفت. صحبت هایی که بین زندانیان میشد بیشتر راجع به حوادث بد گذشته شون بود. از روز پنجم به بعد رفتار اونها تغییر کرد، عصبی شده بودند، با هم دیگر صحبت نمیکردند و فقط همدیگر رو برای زندانی شدن سرزنش میکردند. محقق ها نجواهای آرامی و عجیبی از میکروفونی که داخل اتاق گذاشته بودند میشنیدند. روز نهم یکی از زندانی ها شروع به جیغ کشیدن، گریه کردن و دویدن در اتاق کرد، این کار رو ۳ ساعت به طور متوالی انجام داد تا تقریبا لال شد.

- در روز سیزدهم دو تا از زندانیان کتاب ها رو برداشتند، روی صفحاتشون مدفوع کردند و اون ها رو به شیشه ای که محققان از اون زندانیان رو تماشا میکردند چسباندند، به طوری که دیگه محققان اونها رو نمیدیدند.

- روز پانزدهم دیگه صدایی از اتاق به گوش نمیرسید. محققان تصمیم گرفتند که به زندانیان سر بزنند،اونها قبل از ورود به اتاق بهشون گفتند: "ما میخواهیم میکروفون ها رو چک کنیم، روی زمین دراز بکشید و از در دوری کنید وگرنه شمارو میکشیم، اگر به حرفم گوش کنید شما رو آزاد خواهیم کرد."
زندانی ها فریاد زدند ما دیگر نمیخواهیم آزاد باشیم!

- محقق ها با تعدادی مامور برای امنیت در رو باز کردند و با صحنه ای وحشتناک رو به رو شدند؛ زندانی ها به غذاها دست نزده بودند و از همدیگر تغذیه میکردند، هر زندانی قسمت های مختلفی از بدنش کنده و توسط دیگری خورده شده بود! محققان دریافتند که زندانیان با دندان گوشت همدیگر رو نکنده بودند، بلکه با دست هاشون این کارو انجام دادند!

- اونها گاز محرک رو از اتاق گرفتند و این باعث شد زندانی ها دیوانه شوند و التماس کنند که گاز رو دوباره پخش کنند وگرنه خوابشون خواهد برد! محققان اینکار رو نکردند و این باعث شد زندانی ها بهشون حمله کنند، یک دانشمند و پنج مامور کشته شدند. آخر سر مامور ها توانستند اونها رو بگیرند و برای درمانشون اقدام کنند. پزشک ها هر دارویی به اونها تزریق میکردند بدنشون اون رو پس میزد، زندانی ها پزشک رو مجبور کردند که اونها رو در همین حالت هشیاری عمل کنند و قسمت های کنده شده بدنشون رو بهشون برگردانند. یکی از اونها به علت خونریزی زیاد مُرد؛زندانی ای که لال شده بود هنگام عمل لبخند بزرگی به لب داشت و از بریده شدن بدنش لذت میبرد، هنگامی که پزشک از بریدن دست نگه داشت او عصبانی شد و روی کاغذ به طور مداوم نوشت "بریدن رو ادامه بده!" زندانیه سوم همش فریاد میزد که باید بیدار بمونم!

- پزشک ها تصمیم گرفتند دو زندانی رو که وضع بهتری داشتند به اتاق برگردانند و گاز رو پخش کنند، یکی از زندانی ها در راه به خواب رفت و مُرد و فقط یک زندانی به اتاق رسید. او اسلحه ی یکی از مامورها رو دزدید و شروع کرد به کشتنشون، یکی از دانشمندها توانست اسلحه ی مامور کشته شده رو بردارد و به طرف زندانی بگیرد.

- دانشمند قبل از کشتن زندانی ازش پرسید "تو چی هستی؟" زندانی گفت "یادت رفته؟ما تو هستیم، ما همون دیوانگی ای که درون تو وجود دارد و تلاش برای آزادی میکند هستیم، تو دیوانگی ات رو به شکل یک موجود زنده در ما ساختی" دانشمند مبهوت شد و به او شلیک کرد، زندانی آخرین جمله ش رو به زبان آورد "پس تقریبا آزاد شدیم" و سپس مُرد.

- اما داستان واقعی: همه اینا دروغه! عکس اول دو عکسی هست که از این آزمایش منتشر شده و گفته شده مربوط بهش هست. عکس اول بالا ۴ تا از زندانی ها رو در ماسک نشون میده و عکس اول پایین یکی از زندانی ها پس اتمام آزمایش. عکس دوم اما عکس همون دو عکس رو کمی متفاوت تر نشان داده؛عکس دوم بالا، عکس کامل اون سربازها هست، ۴ سربازی که ماسک های مختلف به صورت دارند و بالای هر کدام اسم کشوری که اون ماسک بهش تعلق داره نوشته شده، از چپ به راست به ترتیب: آمریکایی، بریتانیایی، فرانسوی و آلمانی!
و عکس دوم پایین که همون عکس بالایی هست ولی بدون هیچ افکتی، این در واقع یک مجسمه ی دکور هالووینی هست به اسم spazm و در اینترنت به فروش میرسد و میتونید بخریدش!

کانال وحشت همیشه با شما
@Vahshats
2.7K views17:47
باز کردن / نظر دهید