❐ زیستن کرد زلفت تازه تا رسمِ پریشان زیستن، از پریشانی نمیآرَم به سامان زیستن نقصِ استغنایِ حُسنِ توست قتلِ چون منی ورنه بر همچون منی سهل است بیجان زیستن کارِ جان سهل است بر من، لیک دشمنکاری است ریختن خون مرا و ناپشیمان زیستن با وصال از وصل، محرومیم چیز تازهایست در گلستان بیتماشای گلستان زیستن... ● #آزادانی_اصفهانی ○ #غزل @Verse_World Chaame.blogfa.com 4.0K views15:18