در این فاجعه همهٔ ما مقصریم. ناصر دانشفر نتایج آزمون پرلز | صدای تهران|VOTEHRAN
در این فاجعه همهٔ ما مقصریم.
ناصر دانشفر
نتایج آزمون پرلز و تیمز در سال ۲۰۲۱ سر و صدایی به پا کرد و چون همیشه واکنشی جز آه و شیون در پی نداشت. طبق معمول نه بازخورد و واکنشی از سوی حکومت داشت و نه قشر فرهیخته جز چند قطره اشک گامی برای رفع این نقیصه برداشت. یقین دارم که تا چند روز دیگر کلاً به بوتهٔ فراموشی سپرده خواهد شد. به گمان من برای آنان که دستی در نظام آموزشی کشور دارند، این مسئله یک اتفاق طبیعی، مورد انتظار و کاملاً قابل پیش بینی بود.
برای شرح و تفسیر این مدعا ابتدا نظر خوانندگان محترم را به دو مطلب ذیل جلب می نمایم:
مطلب اول: احتمالاً عزیزان خواننده کلیپی را مشاهده کرده اند که در آن با حضور محمدرضا پهلوی، همسرشان فرح دیبا در حال اعلام نتایج امتحانات دانش آموزان مدرسه ای می باشد که وابستگان آنها در آن یک سال تحصیلی را پشت سر گذاشته اند. موارد ذیل مندرجات بخشی از این فیلم کوتاه است. والاحضرت فرحناز پهلوی، معدل ۱۷/۰۸ والاحضرت مریم پهلوی ، معدل ۱۶/۲۷ والاحضرت علیرضا پهلوی، معدل ۱۷/۴۰ به گمانم با توجه به محدودهٔ نمرات کسی شکی ندارد که این نمرات کاملاً واقعی هستند. مطلب دوم: من معلم ریاضی ام و تقریباً سی و پنج سال از چهل سه سال تدریسی که حالا برای چندمین بار از منع شده ام را در کلاسهای کنکور گذرانده ام. چند سالی در پایه های پایینتر و دو سه سالی هم مدرس دانشگاه بوده ام و لذا به ساحت آموزش کشور آشنایی نسبتاً خوبی دارم. ساختار درس جبر و آنالیز قدیم، حساب دیفرانسیل و انتگرال همین یکدههٔ پیش و حسابان۲ کنونی به گونه ای است که برای معلم این درس فرصت کنکاش و جستجو در مورد چرایی وضعیت فلاکت بار حاکم بر سیستم آموزشی باقی نمی گذارد. البته دبیران دیگر دروس نیز قطعاً کم و بیش به همین سرنوشت دچارند. آموزگار با ساختار فعلی چاره ای ندارد که لحظه لحظهٔ کلاس را به نکته و تست اختصاص دهد تا دانش آموزان به رتبه های برتر دست پیدا نمایند و لذا اگر عشق و علاقه نباشد، در باتلاق طراحی شده، صبح تا به شب دست و پا می زند و برایش مجالی نگذاشته اند که بخواهد به چنین حیطه هایی ورود نماید. دوست مدیری دارم که برای بررسی ساختار آموزش و پرورش دیگر ملل در معیت تعدادی از مسئولان مدارس به چند کشور سفر کرده و اطلاعات خود در این زمینه را با دیگر همکاران به اشتراک می گذارد. دریافت گزارشات وی و فیلم های موجود در این باره مرا به این نتیجهٔ قطعی رسانده است که خانه از پایبست ویرانست. آری آموزش و پرورش ما اگر نگوییم متعلق به دوران دایناسورهاست، قطعاً به عهد دقیانوس تعلق دارد و با مدل حاکم بر این نظام نتیجه ای جز این نمی تواند مورد توقع باشد. اما به گمان من این درد همه اش به ساختار بر نمی گردد. درست است که رویکرد حاکم بر آموزش و پرورش ما و مثلاً کشور فنلاند چنان تفاوت معناداری دارد، که در همان گام نخست این کشور موفق در حوزهٔ تعلیم و تعلم از ما کیلومترها پیش افتاده است. اما کاستی، قصور و کج فهمی های دیگری وجود دارد که اینک ما در این نقطه ایستاده ایم. چند سال پیش فراغتی حاصل شد تا بدنبال دلایل افت موجود رفته و اشکال کار را پیدا کنم. با مساعدت و همراهی مدیر دبیرستانی تمامی اطلاعات دانش آموزان مدرسه را در اختیار گرفتم، تا با بررسی داده ها، غلط سیستم را مشخص کرده و در پی رفع و رجوع آن برآییم. داده های من معدل، نمرات دروس پایه و آزمون ورودی دانش آموزان سال اولی بعلاوه نظرات دبیران آنها در مورد میزان توانایی و دانسته های دانش آموزان بود. شوربختانه هیچگونه همبستگی بین نمرات سالهای پیشین و سطح علمی بچه ها وجود نداشت، چیزی که سالهای سال در پایهٔ آخر با آن دست به گریبان بودم. این که دیگر چون روز روشن است که داده های حاصل از کنکور سراسری خود گویای فاجعه در تمامی وجوه آموزش می باشد و تطبیق رشته با افراد پذیرش شده در قریب به اتفاق رشته ها مایهٔ خجالت و سرافکندگی است. یقین دارم که اگر پرسشی بدین مضمون در برابر مردم قرار گیرد که چرا؟ پاسخ تنها همان است که اکنون در ذهن دارید. آری دقیقاً درست فکر کرده اید، نمرات واقعی نیستند. حدس می زنم گره کار و دلیل اصلی افت کیفیت آموزشی کشور مشخص شده باشد. مصیبت یک دلیل بیشتر ندارد و آن هم وانمود کردن اینکه همه چیز عالی است. رژیم می خواهد نمودارهای میله ایش سر به فلک بکشد، مدیران مدرسه بین دو لبهٔ قیچی بالادستی ها، اولیاء و گاه دانش آموزان گیر افتاده اند. فشارهای رئیس منطقه، مدیرکل و جناب وزیر از یکسو، تمنیات غیرمنطقی و مغایر واقعیت والدین از سوی دیگر و مهمتر از همه ورودپارامتر پول به این حوزه همه چیز را کامل کرد تا فاجعه رقم بخورد.
