«آیا کسی هست مرا یاری کند؟» دیروز ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۱ پسرم عل | بانوان کنشگر حقوق مدنی ایران https://t.me/Women_Civil _Rights_Activists
«آیا کسی هست مرا یاری کند؟»
دیروز ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۱ پسرم علی را به دادگاه فشافویه فرا خواندند؛ همان روز کارت تلفن مرا نیز از کار انداختند و من دیگر نمیتوانم با خانوادهام تماس بگیرم، چرا؟ چون من در یک پیام صوتی برای مسئولان زندان خط و نشان کشیده بودم که اگر «علی» پسرم، زندانی شود تا جائیکه مقدورم باشد اوضاع زندان را به هم میریزم ،اگرچه به نابود شدن خودم بینجامد. من یک پیام صوتی دارم از فجایع جاری در زندانهای کشور، این پیام هرگز از سر لجبازی یا مچ گیری یا سیاهنمایی نیست. من در این پیام، با بر شمردن برخی از فجایع جاری زندانها از شما هم میهنانانم، از رهبر و از رئیس قوه قضائیه خواستهام که از کنار این فجایع، گذرا و سرسری عبور نکنید. عنوان این پیام صوتی من،« فراتر از فاجعه» است. تلفن من که هیچ بیایید گلو و زبان مرا نیز قطع کنید، اما به فریاد زندانیانی برسید که هم زندانیاند، هم در زندانها به انواع بیماریها و اعتیادها و زد و بندهای پلید و پلشت پشت پرده مافیای داخل زندان دچار میشوند . فاجعههایی که در این پیام صوتی برشمردهام فراتر از فاجعه است. آیا کسی هست که مرا در انتشار این پیام یاری کند؟ آیا کسی هست به فریاد قربانیان خاموش پستوهای زندانها رسیدگی کند؟ محمد نوریزاد بند شش زندان اوین ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۱
این پیام در ملاقات روز دوشنبه ۲۶ اردیبهشت ارائه شده است.