•⬿نحله های فمینیسم (پارت دوم) - فمینیسم سوسیالیستی سال های | Women Act

•⬿نحله های فمینیسم (پارت دوم)

- فمینیسم سوسیالیستی

سال های میانی دهه ۱۹۶۰ و آغاز دهه ۱۹۷۰ شاهد تقریر جدیدی از فمینیسم است. فمینیسم سوسیالیسیتی گرایشی است که در صدد ادغام آموزه های موجود فمینیستی خصوصا آموزه های رادیکال و مارکسیستی بر آمد و کوشید با استفاده از تحلیل های ارائه شده در این دو گرایش و با پرهیز از اشکالات آنها،تحلیلی همه جانبه در مسائل زنان ارائه دهد.
در حقیقت زیربنا و شالوده فمینیسم سوسیالیستی،انتقاد این گروه از فمینیست ها از "کور جنسی" مارکسیسم، درجه دوم تلقی شدن مسائل زنان و عدم توجه ستم بر زنان از جانب مردان در درون خانواده فمینیسم مارکسیستی از یک سو، و نادیده انگاشتن تاثیر مسائل اقتصادی و نظام سرمایه داری در سرکوب زنان و تحلیل تک علتی و تحویل همه مسائل زنان به مردسالاری در فمینیسم رادیکال از سوی دیگر می باشد.
از نظر فمینیست های سوسیالیست تنها با بررسی ارتباط و تاثیر دو عامل مردسالاری و سرمایه داری می توان به تحلیلی واقع بینانه از وضعیت زنان در جوامع سرمایه داری دست یافت.
در نظام سرمایه داری،هم مردان و هم سرمایه داران،زنان را تحت استثمار قرار می دهند. تقسیم عرصه های زندگی به عمومی و خصوصی در نظام سرمایه داری و حذف زنان از عرصه عمومی به همان اندازه که به مردان سود می رساند،به نفع سرمایه داران نیز هست. تقسیم جنسیتی کار و تعریف کار رایگان خانگی برای زنان،تقسیم مشاغل به مردانه و زنانه و به کار گیری زنان در مشاغل سطح پایین با دستمزد کمتر،تقدیس ازدواج و مادری و استفاده از جذابیت زنانه در جهت اطفای نیروی جنسی مردان و ایجاد بازار مصرفی برای سرمایه داران،نمونه هایی از سرکوب زنان در عرصه خانواده و اجتماع توسط نظام دوگانه ی سرمایه داری پدرسالار معرفی می شود.



- فمینیسم فرهنگی

آنها نام "فمینیسم رادیکال" را با خود یدک می کشیدند و برخی فمینیست های فرهنگی هنوز از این نام استفاده می کنند.
تفاوت بین این دو کاملاً قابل توجه است: در حالی که فمینیسم رادیکال جنبشی بود برای اینکه جامعه را متحول کند، فمینیسم فرهنگی در عوض برای ساختن فرهنگ زنان کار کرد. برخی از این تلاش ها مزایای اجتماعی داشته است: برای مثال، مراکز بحران تجاوز جنسی

- اکو فمینیسم

این شاخه از فمینیسم ماهیتی بسیار بیشتر معنوی دارد تا سیاسی یا نظری. ممکن است با پرستش الهه و گیاهخواری همراه شود . اصل اساسی آن این است که یک جامعه مردسالار از منابع خود بدون توجه به پیامدهای بلندمدت به عنوان نتیجه مستقیم نگرش های پرورش یافته در یک جامعه مردسالار/سلسله مراتبی، بهره برداری می کند. معمولاً بین رفتار جامعه با محیط زیست، حیوانات یا منابع و رفتار آن با زنان تشابهاتی وجود دارد. اکو فمینیست ها در مقاومت در برابر فرهنگ مردسالارانه احساس می کنند که در برابر غارت و ویران کردن زمین نیز مقاومت می کنند. و بالعکس.


✿ T.ME/WOMXN_ACT