Get Mystery Box with random crypto!

Women Act

لوگوی کانال تلگرام womxn_act — Women Act W
لوگوی کانال تلگرام womxn_act — Women Act
آدرس کانال: @womxn_act
دسته بندی ها: سیاست
زبان: فارسی
مشترکین: 1.08K
توضیحات از کانال

☀️ We are here for of all women
⚡️LGBTIA Supporter
🌙 POC Supporter (people of color ✋🏻✋🏼✋🏽✋🏾✋🏿)
Veganism 🌱
🏳‍⚧ Support our sisters, not only cis-ters
قوانین کامنت‌ها
@QNNCMNT

Ratings & Reviews

3.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها 43

2021-07-16 21:13:02
کیم نمجون طی سخنرانی در سازمان ملل گفت:
مهم نیست که شما کی هستین، اینکه از کجا هستین، رنگ پوستتون چه رنگیه، هویت جنسیتون چیه، فقط از خودتون حرف بزنید.

همچنین اون کتابی بنام man box رو خونده که در این کتاب به جامعه پذیری مردان اشاره شده و اینکه چطوری به خشونت علیه زنان مربوطه و اینکه چجوری دنیایی رو بسازیم که توش پسران و مردان به دختران و زنان احترام بزارند.




#BTS


✤ @womxn_act
╰──៚
256 viewsFarnaz, 18:13
باز کردن / نظر دهید
2021-07-16 17:02:53
یک زن مرتکب اشتباه می‌شود و سپس آن را به تمام زنان تعمیم می‌دهند.

فکرش را بکنید اگر عاملان اسیدپاشی و زن‌کشی هم اینگونه مورد بررسی قرار می‌گرفتند الان اوضاع کشورمان چگونه بود!

به تازگی هلیا دختری نوجوان مرتکب خشونت شد و از آن موقع تا الان اینقدر این موضوع چرخیده و دست به دست شده که حتی مسئولین کشور هم آن را مورد بررسی قرار دادند!
فقط چون یک دختر مرتکب آن اشتباه شده!

هیچکس از قتل‌های ناموسی حرف نمی‌زند! هیچکس پیگیر آن اسیدپاشی هایی که زندگی هزارن دختر را گرفتند نیست! اما اگر یک دختر نوجوان طبق آرمان های زن ستیزانه ای که جامعه‌ از زنان می‌خواهد عمل نکند یک معضل فرهنگی اتفاق افتاده!
زنان باید ممنوع الخروج شوند و نباید به آنان اجازه داد از ساده ترین لذت های دنیا به عنوان مثال "ورزش" بهره ببرند!
زنان باید مثل آهویی باشند که بی دفاع هست، زنان باید ناآگاه و خام باقی بمانند!

در غیر این صورت معضل فرهنگی رخ داده که باید به آن رسیدگی شود!
باید ببینند دلیل آنکه زنان دیگر آهو نیستند چیست! اصلا چرا زنان باید پایشان را از حریمشان فراتر ببرند؟؟


✤ @womxn_act
╰──៚
488 viewsLethean, 14:02
باز کردن / نظر دهید
2021-07-15 12:13:10 تصویری مُدام در ذهنم نقش می‌بندد: هواپیما از جا بلند می‌شود و سارا این طرف شیشه فرودگاه، به آن نگاه می‌کند... خودم را که جای سارا تصور می‌کنم احتمالا هنوز در شوکم! شاید فکر می‌کنم خودم هم داخل هواپیما، کنار دوستانم نشسته‌ام و به سمت روسیه می‌روم... نمی‌دانم چقدر طول می‌کشد که بفهمی سفری که مدت‌ها منتظرش بودی، دود شده و همراه هواپیما به هوا رفته... اما پاهای خودت زنجیر شده به زمین؛ با قفلی که کلیدش را فقط یک نفر دارد: «پدر»

کلید، امکان باز کردن قفل را به پدر می‌دهد. پدرِ سارا نوشته که اهل باز کردن قفل بوده. به همسر و دخترش اجازه تحصیل و ورزش داده! لابد آن‌ها باید بابت چنین لطف بزرگی ممنون باشند! چون سارا با پدرش تماس نگرفته از دید او «اهانت به جایگاه پدری» شده؛ پس این بار تصمیم گرفته قفل را ببندد!

می‌بینید: همه چیز ریشه در همان کلید طلایی دارد که بندش به کتاب قانون وصل است. اگر «قانون» کلید را از مرد بگیرد، او دیگر بابت صدور اجازه تحصیل و ورزش به زنان زندگی، بر گردن خود مدال افتخار نمی‌اندازد. حتی اگر خیلی مردها (گیرم حتی 99 درصدشان) دست کم «اجازه خروج از کشور» را از همسر و دخترشان، دریغ نمی‌کنند، باز هم دلیلی نمی‌شود چشم‌مان را بر «قانون» ببندیم و «فرهنگ سازی» را کافی بدانیم. اولا چون اقلیتی (ولو یک درصد) از آن سوء استفاده خواهند کرد و ثانیا همین که چنین اختیاری به مرد داده شود، حتی اگر به استفاده از آن فکر هم نکند، حسی از تحقیر را در وجود زن، جاری می‌کند.

سارا تازه در اول راه است. او فقط 12 سال دارد و جوایز زیادی برده. مادر قدرتمندش (غزاله منتظم) که اقدامات زیادی خصوصا برای ورزشکاران معلول انجام داده، احتمالا بتواند به او کمک کند که این تجربه تلخ را پشت سر بگذارد. اما تا وقتی کتاب قانون، عوض نشود، ساراهای دیگری در راه خواهند بود. نگذاریم «ممنوع الخروج کردن دختر ورزشکار توسط پدر» هم به سریالی چند فصلی تبدیل شود.

کتاب‌های قانون مردانه را باید در آتش انداخت. در این طوفان سرد، روشن کردن آتش سخت است؛ اما فکر می‌کنم جرقه زدن به امید شعله ور شدن، بهتر از یک جا نشستن باشد.



پیام خدابنده‌لو


✤ @womxn_act
╰──៚
1.9K viewsLethean, 09:13
باز کردن / نظر دهید
2021-07-15 12:12:57
از سریال تکراری «ممنوع الخروج کردن زن ورزشکار توسط شوهر» خسته شده بودیم که «مردان ایرانی» اسپین‌آفش را رو کردند: «ممنوع الخروج کردن دختر ورزشکار توسط پدر». کتب قوانین ایران، منابع عظیم اقتباسی را در اختیار مردها گذاشته تا بتوانند تنوعی به اپیزودهای سریال بدهند. کافیست صفحات کتاب را ورق بزنیم تا ببینیم آقایان چه انتخاب‌های متنوعی برای ایجاد مانع مقابل زنان زندگی خود دارند.


✤ @womxn_act
╰──៚
667 viewsLethean, 09:12
باز کردن / نظر دهید
2021-07-14 18:41:58
@zanan_memes
@womxn_act
397 viewsLethean, 15:41
باز کردن / نظر دهید
2021-07-14 14:14:29 چشم‌گیرترین صحنه در مناطق روستایی گیلان در فصل بهار حضور زنان شالیکار زیر نور آفتاب است که با کمری خمیده و پاهایی در گل و آب مشغول کار در مزارع برنج هستند.

صفورا، زنی چهل و دو ساله با روسری سبز که دو طرف آن را بالای سرش بسته، گوشه‌ای نشسته و مشغول نوشیدن چای است. او و همسرش بخاطر بیکاری بعد از کرونا از شهر به روستا مهاجرت کرده‌اند، پیش از مهاجرت به روستا همسرش کمک‌راننده بود و خودش نیز در خیابان دستفروشی می‌کرد. آنان صاحب زمین کشاورزی نیستند و هر دو روی زمین دیگران کار می‌کنند. او در مورد میزان دستمزد خود و همسرش گفت: «ما قبل از اینکه به شهر برویم، کشاورزی می‌کردیم. دستمزد زن و مرد همیشه فرق می‌کند؛ امسال که به روستا برگشتیم، شرایط مثل قبل است. مثلا زن‌ها روزی ۱۵۰ هزار تومان و مردها ۲۰۰ هزار تومان می‌گیرند. حالا اگر آقایان سیگاری باشند، باید سیگارشان هم خریده شود. کلوچه و نوشابه عصر هم پای صاحب مزرعه است.»⁠
⁠او معتقد است اگر به دستمزد همسرش اعتراض کند، ممکن است هر دو ضرر کنند: «بیشتر بودن دستمزد مردان عرفی است که پذیرفته‌ایم. چون من و شوهرم با همدیگر کشاورزی می‌کنیم و پولی که به دست می‌آوریم، هزینه خانه می‌شود. اگر من به بیشتر بودن دستمزد همسرم اعتراض کنم، ممکن است خودم ضرر کنم. ما با هم کار می‌کنیم، با همدیگر هم خرج می‌کنیم. هر دوی ما در جریان درآمد و هزینه خانه هستیم.»⁠

شهلا چهل و سه سال دارد و مادر دو فرزند است. او به خانه که می‌رود باید علاوه بر آشپزی به تکالیف بچه‌هایش رسیدگی کند: «من وقتی به خانه می‌روم، مثل زنان شاغل دیگر باید آشپزی کنم و کارهای بچه‌ها را انجام دهم. مردها این بخش کار را ندارند. قبلا شرایط فرق می‌کرد؛ مادرم هم در خانه و هم در مزرعه کار می‌کرد و چون بچه زیاد داشت، کارها بین بچه‌ها تقسیم می‌شد. مثلا خواهرم مریم ظرف‌ها را می‌شست و خواهر دیگرم طاهره آشپزی می‌کرد. سوسن که بزرگتر از همه بود از من و خواهر کوچکم نگهداری می‌کرد. چون تعداد بچه‌ها زیاد بود مسئولیت فقط به دوش مادرم نبود و بچه‌های بزرگتر مراقب کوچکترها بودند. الان همه کارها را باید خودم انجام دهم. ما پیاز هم کشت می‌کنیم؛ در حالی که همسرم فقط پیاز را می‌کند، من باید تمیز کنم، جدا کنم، ببافم و برای فروش آماده کنم.»

سارا زنی حدود پنجاه ساله است، کلاه حصیری به سر دارد و چادرشب به کمرش بسته است؛ چادرشب به پارچه‌ای رنگارنگ می‌گویند که غالبا زنان کشاورز هنگام کار به کمر می‌بندند تا از درد کمر جلوگیری کند. او درباره نابرابری دستمزد می‌گوید: «دوازده ساعت در روز و بیشتر از مردان کار می‌کنیم؛ اما دستمزدمان کمتر از آنان است. اگر زنی صبح تا شب در شالیزار کار کند و دستمزدش صد تومان باشد، یک مرد همان‌قدر کار نمی‌کند، اما دستمزدش پنجاه درصد بیشتر است.»

علاوه بر دستمزد نابرابر، زنان کمتر از مردان مالک زمین هستند. البته با تغییرات تدریجی که در فرهنگ جامعه رخ داده، این وضعیت نسبت به گذشته کمی بهبود یافته است. این تغییرات به آن معنا نیست که همه زنانی که صاحب ملک هستند، اختیار کامل مزرعه را دارند. مهین، زنی پنجاه و سه ساله است که دو هکتار زمین کشاورزی به نام خود دارد؛ مالکیتی که اختیاری به او نداده است: «دو هکتار زمین به نامم است، اما نمی‌دانم برنج‌ کیلویی چقدر و به چه کسی فروخته می‌شود؛ حتی پولش چگونه خرج می‌شود. همسرم می‌گوید ما قرض داریم، باید پس بدهیم. من اختیار مزرعه را ندارم. یعنی اگر بخواهم برنج را کیلویی ۵۰ تومان بفروشم، شوهرم می‌گوید نه ارزان است؛ صبر کن، خودم می‌فروشم. او اختیاردار است.»

به نظر فرزانه نیز مالک زمین بودن به این معنا نیست که می‌توانی درباره آن تصمیم بگیری: «شوهرم گفت بیا برویم مزرعه را به نامت کنم. من گفتم نه، وقتی اختیارش را ندارم، چه فایده دارد به نامم باشد؟ در خانواده ما تنها خواهرم مالک زمین است. او هم اگر شوهرش بدهی نداشت، هیچ وقت حاضر نمی‌شد مزرعه را به نام زنش کند. بعضی مردان روستا حوصله انجام کار اداری را ندارند؛ زمین را به نام همسرشان می‌کنند که درگیر کارهای اداری نشوند.»




ادامه گزارش نگار نوروزی، شهروند خبرنگار از وضعیت این زنان را در ایران وایر بخوانید:

https://iranwire.com/fa/features/50739


✤ @womxn_act
╰──៚
579 viewsLethean, edited  11:14
باز کردن / نظر دهید
2021-07-14 14:14:11
زنان شالیکار: بیشتر از مردها کار می‌کنیم، اما کمتر پول می‌گیریم!

بسیاری از روستاییان در گیلان از طریق کشاورزی امرار معاش می‌کنند. خانواده‌هایی هستند که نسل به نسل آنان کشاورزند. پیشه‌ای که زن و مرد نمی‌شناسد و علاوه بر اینکه زنان به واسطه جنسیت از این بازار کار حذف نشده‌اند، کار وجین (کندن علف‎های هرز) و نشاء برنج اغلب توسط آنان انجام می‌شود. با این حال حقوق و دستمزد آنان با مردان برابر نیست و عمده کارِ خانه و پرورش کودکان نیز به عهده زنان است. از سوی دیگر سال‌ها همکاری زنان و مردان در تولید برنج سبب نشده است که زنان به اندازه مردان مالک مزرعه باشند. داستان زندگی زنان شالیزار را از زبان خودشان بخوانید:⁠


✤ @womxn_act
╰──៚
542 viewsLethean, 11:14
باز کردن / نظر دهید
2021-07-13 18:45:42 در ماجرای انتشار کلیپ دختر اصفهانی، مثل همیشه شاهد حکم صادر کردن کلی و تکراری هستیم. اگر هزاران هزار مرد دهه چهلی و پنجاهی و شصتی، با چاقو همدیگر را تکه پاره کنند، کسی درباره جنسیت و سال تولدشان حرف نمی‌زند، ولی اگر یک دختر دهه هشتادی، قمه‌ای از لباسش بیرون بیاورد، نتیجه می‌گیرند که پس همه هم سن و سال‌هایش، لات هستند.

کسی نمی‌داند آن دختر کیست. چرا قمه همراه داشته. والدینش چه کسانی بوده‌اند. شاید کسانی او را تهدید کرده‌اند. شاید قربانی تجاوز بوده. شاید هم اصلا «لات» و باج‌گیر باشد. مگر در میان پسرها لات نداریم؟ شخصا صدها پسر را دیده‌ام (و مشابهش را شنیده‌ام) که در سنین نوجوانی، تیزی با خود همراه داشتند. همان‌هایی که از دیروز، درباره ترسناک بودن این دختر، مزه می‌ریزند، خودشان قبلا بارها به خاطر دعواهای وحشیانه، با صورت خونین به خانه برگشته‌اند. بعضی از این دعواها به مرگ یا مجروحیت نفر مقابل انجامیده. هر چقدر به سال‌های قبل برگردیم، تعداد این دعواها بیش‌تر است.

برای آن‌ها که هر چیزی را به بساط شوخی و خنده تبدیل می‌کنند، آن دختر و عاقبتش، اهمیتی ندارد. این‌که او حتی شخصیتش شکل نگرفته. قرار است با این چهره، عمری را بگذارند که تازه در آغازش است. چند ثانیه خندین و در حقیقت لایک گرفتن از دیگران (بابت بازنشر ویدئو و جوک‌ها) آن‌قدر شیرین است که زندگی این دخترها را تلخ کنند. همین خوشمزه‌های مجازی، وقتی کلیپ متلک انداختن‌های یک مرد یا صحبت‌های جنسی محسن نامجو، منتشر می‌شود، نگران حریم شخصی و آبروی افرادند، اما کسانی که احتمالا به سن قانونی هم نرسیده‌اند را به سوژه شماره یک، تبدیل می‌کنند.

با تمام این‌ها، زامبی‌های مجازی خوششان بیاید یا نه، «نسل جدید» آگاه‌تر از آن‌هاست. دهه هشتادی‌ها بیش‌تر فکر می‌کنند، شک می‌کنند و برابری حقوق انسان‌ها را مطالبه می‌کنند. ملاله و گرتا نمونه‌های نوجوانان (دختر و پسر) هستند که در کشور خودمان هم کم نداریم. من امیدوارم که نسل جدید درک کند که یک اتفاق را نباید به همه تعمیم داد و البته بداند که این دختر، به مراتب کم‌خطرتر از کسانی است که او را دسته جمعی مسخره می‌کنند.


✤ @womxn_act
╰──៚
741 viewsLethean, 15:45
باز کردن / نظر دهید
2021-07-13 18:45:01
باز هم تعمیم یک اتفاق به ندرت رخ دهنده به تمام یک قشر تحت سرکوب، برای سرکوب مضاعفشان!!

پیام خدابنده‌لو

محافظه‌کاران می‌خواهند ثابت کنند «نسل جدید»‌ بی اخلاق و بی خاصیت است؛ هر بار هم روش‌شان فرق می‌کند! امثال ملاله یوسف‌زی و گرتا تونبرگ، برای رشد تحصیل و آگاهی‌سازی پیرامون محیط زیست، در دنیا ستایش می‌شوند، اما محافظه‌کاران اصرار دارند که این دو، محصول رسانه و چهره‌هایی فیک هستند. در مقابل، اگر یک دختر نوجوان، قمه کشی کند، می‌شود اثبات اینکه نسل جدید به فنا رفته است.


✤ @womxn_act
╰──៚
695 viewsLethean, 15:45
باز کردن / نظر دهید
2021-07-13 12:03:19 حالا دلایل این واکنش‌ها را بررسی می‌کنیم:

در جامعه‌ی مردسالار، زن باید مطیع، آرام، و لطیف باشد و حتی حق عصبانی شدن هم نداشته باشد. اما مرد می‌تواند عصبانی باشد، دعوا کند، مرتکب خشونت شود و خلاصه "هر چه خشن‌تر مرررررد‌تر!!"
پس طبیعی‌ست در شرایطی که سالیان سال مردها چنین اعمالی را مرتکب می‌شوند و کسی اظهار نگرانی نکرده که هیچ، حتی به آن افتخار هم می‌شود، مردم فریاد و هوار به راه انداخته اند که چرا یک دختر مرتکب چنین کاری شده!
نتیجه‌ی این فرهنگ همواره تشویق مردان به خشونت و بازتولید کلیشه های زن آرام و مطیع بوده است.

همانطور که غاده السمان گفته:

" ما گناه را نمی‌بینیم ‌مگر اینکه زنی آن را مرتکب شود! "

موضوع خطایی که هلیا مرتکب شده نیست چون ما هرروز شاهد این رفتار از سوی مردان در سطح جامعه هستیم.
موضوع جنسیت اوست.
چون هلیا دختر است و خلاف ذاتی که جامعه مردسالار برایش تعیین کرده، عملی را انجام داده یا به عبارتی ویژگی‌ها و افتخارات مردانه را به تاراج برده، مورد خشم جامعه قرار گرفته است.

مردها نمی‌خواهند که یک (به قول خودشان) ضعیفه (زن) ویژگی‌هایشان را قبضه کند و واکنش هایی از روی حسادت نشان می‌دهند. (صد البته که خشونت امری نکوهیده است ولی در نُرم‌های جامعه مردسالار، این امر برای مردان مثبت و غرورآفرین تلقی می‌شود!)

آن‌ها در برابر یک دختر احساس حقارت می‌کنند بنابراین با تمسخر او سعی در آرام کردن خود دارند.
برخی با اندام جنسی او سعی در تمسخر او داشتند و با جملاتی مثل "اگر قمه کمی پایین تر بود نه ماه بعد یکی دیگه می‌زاییدی" و.. سعی در تخریب او داشته‌اند.

مردان بدلیل برتر دانستن خودشان نمی‌توانند تحمل کنند که یک زن همان صفاتی را داشته باشد که یک مرد داراست.
چون این صفات باید فقط در انحصار مردان باشد تا تفاوتی میان خود و زنان ایجاد کرده و از آن شکاف‌ها سود ببرند، تا وقتی ویژگی‌هایی مردانه تلقی شود و جامعه بار مثبتی به آن‌ها ببخشد (این ویژگی‌ها تا وقتی یک مرد آن‌ها را دارا باشد مثبت است) مردسالاری باقی خواهد ماند.

هلیا تنها دختری نیست که در این سال ها مورد توجه عموم قرار گرفته!
اگر عبارت "دعوای دخترها" را در سایت های فارسی زبان سرچ کنید می‌فهمید هرچقدر وحشی‌گری یا خشونت در مردان "عادی‌سازی" شده ویژگی‌هایی مثل مطیع و سر به زیر بودن به ویژگی‌هایی زنانه بدل شده؛ از این روست که خشم دختران ناهنجاری تلقی می‌شود.

حتی عده‌ی زیادی از مردها نگران بودند که حمل سلاح یا مطیع و رام مردان نبودن در جامعه عادی شود و دیگر نتوانند زنان را مانند قبل مورد آزار قرار دهند. مثلاً ترس از این را داشته باشند که اگر بخواهند به زنی آزار جنسی برسانند یا تجاوز کنند، او با استفاده از سلاح از خود دفاع کند و مردان را در سوءاستفاده و آزار و تجاوز ناکام بگذارد.

در آخر به این نکته توجه کنید که چنین رفتاری به هیچ وجه قابل تایید نیست، اما در جوامع مردسالار بر اساس جنسیت برای عمل یکسان حکمی متفاوت صادر می‌شود و شاهد دو نوع قضاوت مختلف هستیم؛
پس هدف این پست توجیه خشونت نیست، قصد ما نقد استاندارد‌های دوگانه و ذاتی دانستن صفات در جنسیت‌ها بود.



✤ @womxn_act
╰──៚
412 views- Femta °, 09:03
باز کردن / نظر دهید