2021-05-09 08:30:00
اون دختر توی رمانی که خواهرش نوشته بود و همیشه مسخرش میکرد تناسخ پیدا کرد تا اینجا همه چی خوب بود تا اینکه اون تبدیل به خواهر امپراتور شد. آلیشیا کسیه که چند چپتر دیگه قهرمان داستان سرشو میزاره رو سینش
"باید یه شخصیت به درد نخور دیگه مثل خودمو گیر بیارم و باهاش فرار کنم."
ولی این مردک تو تخت من چه غلطی میکنه دقیقا؟
"تو..تو کی هستی؟"
"آرس کرنویکس"
"آها...صبر کن چییی؟"
"این همون فرشتهی مرگ من نیست؟"
کلبهی روحی به اسم جک ترسناکترین مکان نفرین شده در کل دنیاست
هیچکس تا به حال سالم از این مکان بیرون نیومده اما به خاطر جایزهی چند میلیون دلاری هنوز افرادی اونجا دیده میشن
و حالا دختری برای نجات یادگاری مادرش یک ماه وقت داره تا از اون کلبه سالم بیرون بیاد
داستانی معمایی، غمگین و شاید عاشقانه
"اون خرگوش مریض چه غلطی با من کرد؟"
من بعد از تصادفم یه خرگوش زشت که میگفت خداست دیدم و روز بعد توی یه بدن دیگه تناسخ پیدا کرده بودم
اون واقعا خدا بود و منو تو بدن دختری به اسم چیترا زنده کرد
ولی همه چیز اینجا تموم نمیشه
من چطور باید زنده بمونم؟
برای خوندن این مانهواها و کلی کار جذاب دیگه *~*
247 viewsEris, 05:30