محوی همدانی و مفاخره در رباعی مفاخرهی ادبی از صنایع بدیع است | چهار خطی
محوی همدانی و مفاخره در رباعی
مفاخرهی ادبی از صنایع بدیع است و به اشعاری اطلاق میشود که شاعر در آن از مراتب شاعری خویش و احیانا سایر فضیلتهای خود سخن به میان میآورد و خود را یگانه در نوع سخن یا یگانه عصر میخواند. تقریبا در دیوان اکثر شعرای فارسی چنین مفاخرههایی را میتوان یافت.
مغیثالدین محوی همدانی از شاعران سدهی دهم هجری قمری از رباعیسرایان خوشقریحه و طناز عصر است که گویا تنها در قالب رباعی شعر سروده و طنازی خیال او در جایجا دیوان رباعیات تقریبا شاخص او مجال بروز یافته است. بخصوص در مصراع اخر رباعیات او گونهیی طنازی شیرین جلب توجه میکند. مانند: - نوحی خواهم که کشتیاش غرق شود - بسیار مخور که زهر مارت نشود - آب و نمکی به هم برآمیختهام
صاحب تذکره خیرالبیان او را ثانی ملاسحابی رباعیسرای بزرگ عصر صفوی دانستهاست. برای آشنایی بیشتر با رباعیات محوی میتوان به کانال وزین چهارخطی استاد سیدعلی میرافضلی مراجعه کرد.
باری، محوی مفاخرات ادبی خود را در قالب رباعی سروده و تا جایی پیشرفته که سبک رباعی خود را ابداعی و اختراع خود دانسته است. نمونههایی از مفاخرات او خواندنی است:
شهنامهی عاشقی رباعی من است خورشیدم و این قطعه شعاعی من است هرچند که گفتهاند ازین پیش اما دانند همه که اختراعی من است
هرچند که حرفم ز فلک بیرون است هرچند ز شعرم دل گردون خون است هان ساحرم امروز درین فن، ساحر پیش که بخوانم؟ به که گویم چون است؟
در هر حرفم هزار گنج است دفین گو پادشه از من به شکنج آر جبین محوی چهکنم اگر نگویم از خود امروز که شاعری همین است همین
* نقل رباعیات از دیوان محوی مصحح مرتضی چرمگین. انجمن آثار و مفخر فرهنگی