Get Mystery Box with random crypto!

بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم #شيعه_و_پاسخ_به_چند_پرس | نشر فضائل امیرالمؤمنین علی(ع)

بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم



#شيعه_و_پاسخ_به_چند_پرسش


#قسمت_چهل_و_دوم



#عدالت_صحابه


صحابه و ياران پيامبر اكرم (صلي الله عليه وآله وسلم) كه در زمان حيات آن حضرت به او ايمان آورده و از محضر وي كسب معرفت كرده اند، نزد شيعيان از احترام خاصي برخوردارند، چه آنان كه در زمان رسول اكرم (صلي الله عليه وآله وسلم) از دنيا رفتند و يا شهيد شدند و چه آنان كه پس از درگذشت پيامبر در قيد حيات باقي ماندند. همه اينان، از حيث آنكه به پيامبر ايمان آورده و در كنار او بوده اند، از احترام برخوردارند، و هيچ مسلماني نيست كه به صحابه پيامبر اكرم (صلي الله عليه وآله وسلم) (از نظر اينكه صحابه پيامبر بوده است) بدگويي كرده يا اظهار بي مهري نمايد، و اگر چنين نسبتي به گروهي از مسلمانان بدهند نسبتي كاملا بي اساس است.
ولي در كنار اين مسأله، مطلب ديگري وجود دارد كه بايستي بدون هيچ تعصّب يا حبّ و بغضي بدان رسيدگي كرد: آيا همه اصحاب، عادل و پرهيزگار و پيراسته از گناه بوده اند؟ يا آنكه حكم
صحابه، از اين نظر، حكم بقيه مردم است كه نمي توان همگي آنان را عادل و پارسا دانست؟
بديهي است رؤيت پيامبر و مصاحبت با او، هرچند امري افتخارآميز است، ولي براي هيچ انساني مصونيت از گناه نمي آورد، و نمي توان به همه صحابه به يك نظر نگريست و همگي را عادل و پرهيزگار و پيراسته از گناه دانست، زيرا به شهادت قرآن، آنان در عين داشتن افتخار «صحابي بودن» از حيث ايمان و نفاق، و اطاعت و عصيان در برابر خدا و رسول به اصناف گوناگوني تقسيم شده اند كه با توجه به اين تقسيم بندي نمي توان همگان را يكسان انديشيد، و كلا عادل و پرهيزگار دانست.
شكي نيست كه قرآن ياران پيامبر را در مواقع مختلف ستوده است. [۱] .
في المثل از بيعت كنندگان با پيامبر (صلي الله عليه وآله وسلم) در جريان صلح حديبيه اظهار رضايت كرده ومي فرمايد: (لَقَدْ رَضِيَ اللهُ عَنِ الْمُؤْمِنينَ إِذْ يُبايِعُونَكَ تَحْتَ الشَّجَرَةِ) (فتح: ۱۸). امّا اين ستايش، بيانگر رضايت خداوند از آنان در حال بيعت (إِذْ يُبايِعُونَكَ) است، و دلالت بر تضمين صلاح و رستگاري همه آنان تا پايان عمر ندارد. لذا اگر فرد يا افرادي از آنان بعداً راه خلاف در پيش گرفته باشند، مسلماً رضايت پيشين الهي، گواه بر پارسايي پيوسته و
رستگاري ابدي آنان نخواهد بود.
اين نوع آيات، بيانگر كمالي است كه اين افراد در آن حالت به دست آورده اند، و البته اگر تا پايان زندگي نيز آن كمال را پاس دارند، رستگار خواهند بود.
بنابر آنچه گفته شد، هرگاه دلايل قاطعي از قرآن و سنت و تاريخ بر انحراف فرد يا افرادي گواهي داد، نمي توان به استناد به اين گونه ستايشها دلايل مزبور را رد كرد.
از باب نمونه، قرآن كريم از برخي از صحابه به عنوان «فاسق» ياد مي‌كند و مي‌فرمايد: (إِنْ جاءَكُمْ فاسِقٌ بِنَبَإ فَتَبَيَّنُوا) (حجرات: ۶). در آيه ديگر نيز درباره وي مي‌فرمايد: (أَفَمَنْ كانَ مُؤْمِناً كَمَنْ كانَ فاسِقاً لا يَسْتَوُونَ) (سجده: ۱۸). اين فرد، به گواهي قطعي تاريخ، «وليدبن عقبه» از صحابه پيامبر بوده است، كه در عين كسب دو فضيلت صحابي بودن و هجرت كردن، نتوانست اعتبار خود را حفظ كند و با جعل دروغ درباره طايفه بني مصطلق، خداوند از وي به عنوان فاسق ياد كرد. [۱] .
با توجه به اين آيه و نظاير آن [۲] و نيز ملاحظه احاديثي كه در نكوهش برخي از صحابه در كتب حديث [۳] وارد شده و همچنين
مطالعه تاريخ زندگي آنان نمي توان همه اصحاب پيامبر را عادل و پارسا دانست.
آنچه كه در اينجا مورد بحث و بررسي است همانا مسأله «عدالت همه صحابه» است، نه سبّ صحابه. متأسفانه برخي ميان اين دو مسأله فرقي نگذاشته و مخالفان در مسأله نخست را به مطلب دوم متهم مي‌سازند.
بنابراين شيعه اماميه، احترام به مصاحبت با پيامبر اكرم (صلي الله عليه وآله وسلم) را مانع از داوري در افعال پاره اي از صحابه آن حضرت نمي داند و معتقد است كه معاشرت با پيامبر به تنهايي نمي تواند سبب مصونيت از گناه تا پايان عمر باشد. اساس داوري شيعه را نيز در اين باره، آيات قرآني و احاديث صحيح و تاريخ قطعي تشكيل مي‌دهد.
----------


منابع:
[۱]: سوره توبه آيه ۱۰۰، سوره فتح آيه‌هاي ۱۸ و ۲۹، سوره حشر آيه ۸ و ۹.


[۱]: درباره دو آيه فوق به تفاسير مراجعه شود.
[۲]: آل عمران: ۱۵۳ ۱۵۴. احزاب: ۱۲، توبه: ۴۵ ۴۷.
[۳]: جامع الاصول، ج ۱۱.



#کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج



کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام
@ya_amiralmomenin110