الْحَجِّ وَ الْجِهَادِ وَ أَبْوَابِ الْبِرِّ فَهُوَ مِن طِينَةِ المُؤْمِنِ وَ سِنْخِهِ الَّذِي قَدْ مُزِجَ فِيهِ لان مِن سِنْخِ الْمُؤْمِنِ وعُنْصُرِهِ وَطِينَتِهِ اِكْتِسَابُ اَلْحَسَنَاتِ وَ اسْتِعْمالِ الْخَيْرِ وَ اِجْتِنَابِ المئآثم فَإِذَا عُرِضَتْ هَذِهِ اَلْأَعْمَالُ كُلُّهَا عَلَى اَللَّهِ عَزَّ وَجَلٌ قَالَ: أَنَا عَدْلٌ لاَ أَجُورُ وَ مُنصِفٌ لا أَظلِمُ وَحُكَمٌ لا أَحيفُ ولا أَمِيلُ ولا أَشْطِطُ الْحَقُوا الْأَعْمَالَ السَّيِّئَةَ الَّتِي اجْتَرَحَهَا الْمُؤْمِنُ وَطِينَتَهُ رُدُّوهَا كُلَّهَا إِلَى أَصْلِهَا فَإِنِّي أَنَا اَللَّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنَا عَالِمُ السّرِّوَأخفى وَ أَنَا اَلْمُطَّلِعُ عَلَى قُلُوبِ عِبَادِي لاَ اِحْيَفُ وَ لاَ اظلم وَ لاَ أُلْزِمُ أَحَداً إِلاَّ مَا عَرَفْتُهُ مِنْهُ قَبْلَ أَنْ اخلُقَه. ثم قال الباقر عَلَیهِ السَّلام: يَا إِبْرَاهِيمُ إِقْرَأْ هَذِهِ اَلْآيَةَ قُلْتُ: يابن رَسُولُ اَللَّهِ أَيَّةَ آيَةٍ؟ قَالَ: قَوْلُهُ تَعَالَى: «قالَ مَعاذَ اللَّهِ أَنْ نَأْخُذَ إِلَّا مَنْ وَجَدْنا مَتاعَنا عِنْدَهُ إِنَّا إِذاً لَظالِمُونَ» [۱] هُوَ فِي اَلظَّاهِرِ مَا تَفْهَمُونَهُ وَ هُوَ وَاللَّهِ فِي اَلْبَاطِنِ هَذَا بِعَيْنِهِ، يَا إِبْرَاهِيمُ إِنَّ لِلْقُرْآنِ ظَاهِراً وَ باطِناً وَ مُحْكَماً وَ مُتَشَابِهاً وَ نَاسِخاً وَ مَنْسُوخاً. ثُمَّ قَالَ: أَخْبِرْنِي يَا ابْرَاهِيمُ عَنِ الشَّمْسِ اِذَا طَلَعَتْ وَبَدا شُعَاعُهَا فِي اَلْبُلْدَانِ أهُوْ بَائِنٌ مِنَ الْقُرْصِ؟ قُلْتُ: فِي حَالِ طُلُوعِهِ بائِنٌ قَالَ: أَليسَ إِذَا غَابَتِ اَلشَّمْسُ اِتَّصَلَ ذَلِكَ اَلشُّعَاعُ بِالْقُرْصِ حَتَّى يَعُودَ إِلَيْهِ؟ قُلْتُ: نَعَمْ قَالَ: كَذلِكَ يَعُودُ كُلُّ شَيْءٍ إلى سِنْخِهِ و جَوْهَرِهِ وأصلِهِ فَإذا كانَ يَومُ الْقِيَامَةِ نَزَعَ اللَّهُ عزَّوجل سِنْخَ النَّاصِبِ وَطينَتَهُ مَعَ أَثْقالِهِ وأَوْزارِهِ مِنَ المُؤْمِنِ فَيُلحِقُها كُلَّها بِالنَّاصِبِ، وَ ينزعُ سِنْخَ اَلْمُؤْمِنِ وَ طِينَتَهُ مَعَ حَسَنَاتِهِ وَ أَبْوَابِ بِرِّهِ وَ اِجْتِهَادِهِ مِنْ سبب آب اوّل و آب دوّم اختلاط ایجاد کرد و سپس آن را مانند مالیدن پوست به هم مالید، سپس مشتی از آن را برداشت و فرمود: عاقبت این به سوی بهشت است و باکی ندارم و مشت دیگر از آن گل (خبيث) برداشت و فرمود: عاقبت این بسوی آتش است و باکی ندارم، سپس آن دو را مخلوط کرد پس از سنخ و طینت مؤمن بر سنخ و طینت کافر و از سنخ و طینت کافر بر سنخ و طینت مؤمن واقع شد. (یعنی طینت و سنخ مؤمن و کافر را با هم مخلوط نمود) پس آنچه که مانند زنا، لواط، ترک نماز، ترک روزه و حج، جهاد، خیانت و گناهان کبیره از شیعیان ما دیده ای از گل ناصبی و سرشت اوست که مخلوط با گل شیعه شده است چرا که ارتکاب گناهان و کارهای زشت از جنس ناصبی و سرشت و گل اوست و آنچه را که از ناصبی و مراقبتش بر نماز و روزه و زكات و حج و جهاد و کارهای نیک دیده ای به جهت جنس گل مومن است که در او ممزوج شده است. چرا که اکتساب کارهای نیک و انجام کارهای خیر و دوری از گناهان از جنس مؤمن و سرشت و گل اوست. پس هنگامی که در قیامت همه ی این اعمال بر خداوند عزوجل عرضه میگردد میفرماید: من عين عدل هستم و ستم نمی کنم، من منصفم و ظلم نمی کنم، من حاکمی هستم که حیف و میل نمی کنم پس امر فرماید که: تمام کارهای زشتی که از مؤمن سر زده است را به اصل آن (غیرشیعه) باز گردانید. همانا من خدائی هستم که هیچ معبودی جز من نیست من دانای اسرار و نهان هستم و من بر قلوب بندگانم مطلعم، ظلم و جور نمی کنم و به کسی چیزی را ملحق نمی کنم مگر همان چیزی را که قبل از آفرینشش از او میشناسم. سپس امام باقر عَلَیهِ السَّلام فرمودند: ای ابراهیم این آیه را بخوان، گفتم کدام آیه را ای پسر رسول خدا؟ امام فرمودند: این سخن خداوند متعال که «گفت پناه میبریم به خدا وند از اینکه مؤاخذه کنیم مگر کسی را که کالای خود را نزد او یافتیم که در این صورت ما ظالميم» ظاهر آیه همان چیزی است که میفهمید (درباره ی داستان یوسف) و قسم به خداوند باطن آیه همین موضوع است، ای ابراهیم همانا قرآن ظاهر و باطنی دارد و محکم و متشابه و ناسخ و منسوخی دارد. سپس فرمودند: ای ابراهیم به من بگو آنگاه که خورشید طلوع میکند و نور تشعشعات خود را در بلاد و سرزمینهای گوناگون آشکار میکند، آیا آن نور از قرص خورشید جدا است؟ گفتم: در حالت طلوعش جدا است، فرمودند: ..... #ادامه_دارد
---------- [۱] : یوسف / ۷۹
#کپی فقط با ذکر #صلوات به نیت #فرج امام #زمان عج
کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام @ya_amiralmomenin110