دنیای پر از شعر محمد شریفی از مزایای جشنوارهها و سمینارها و ه | یاد نوشت / محمد لطیفکار
دنیای پر از شعر محمد شریفی
از مزایای جشنوارهها و سمینارها و هرنوع گردهمایی دیگر، یکی هم این است که میتوانیم دوستان و چهرههای محبوب خود را ببینم و احیانا با آن ها گپ و گفتی هم داشته باشیم..
در مراسم پایانی جشنواره شعر کوتاه آن که پنجشنبه در شهر مسسرچشمه برگزار شد، توانستم چند تن از عزیزان را ببینم، و تجدید خاطرهای داشته باشم. دیدن محمد شریفی نعمتآباد، نویسندهی مجموعه داستان مشهور باغ اناری و چهرهی شناخته شدهی شعر کوتاه، از آن جمله است، که برایم مسرتبخش بود.
او اهل رفسنجان است، اما در همهی تولیدات ادبیاش، اعم از شعر و داستان و ترجمه، در ردیف چهرههای مطرح ادبیات کشورمان قرار دارد. آرام و بیسر و صدا مدام به مطالعه، نوشتن و تدریس مشغول است.
آثارش عموما خوانندگان و طرفداران زیادی دارند، و خودش نیز بسیار مهربان و اهل صفای باطن است. به گمان من نمیشود به فرهنگ و هنر کرمان اندیشید، اما او را از یاد برد. اگرچه او در این مراسم، بهجز داوری، سخنرانی نکرد و شعر هم نخواند، اما حیف است چند شعر از او را در اینجا بازنشر نکنم.
+ آن شب بهاری
باران به جای من گفت و
خاک به جای تو شنفت
و حاصل دیدار ما
دشت آلاله بود
+ هرجا که مینگرم
ردایی از تاریکی
زیر آن ستارهای خاموش
+ چنان راهی
که به جایی نمیرسد
در این شب بیماه
عازم توام
+ در شعر باز شد
من از کلمات
فقط تو را داشتم
و در شعر را بستم
+ شبی دیگر
سفر به بیتوتهی عطر
آنجا که تو خفتهای
+ دراین مراسم مجالی داشتم تا بار دیگر، از او چند عکس به یادگار بگیرم. یکی را که تصور میکنم دلربا و رمزیتر است در اینجا به اشتراک میگذارم. امروز یکشنبه بیست و نهم خردادماه هزار و چهارصد و یک.
https://www.instagram.com/p/Ce9sro0NbRj/?igshid=MDJmNzVkMjY=