خب اشکال نداره اشکاشو پاک میکنه بغض لرزونشو قورت میده به خودش میگه اصلا تو سرنوشت من نوشته شده تنها باشم اشکال نداره خب. و اشک چموشی که میریزه رو گونشو با آستینش کنار میزنه و میخوابه. 570 viewsMilo, 21:20