مردی که گمنام بود و گمنام رفت و گمنام موند #متن_خاطره: هر وقت | یا شهدا 🍃
مردی که گمنام بود و گمنام رفت و گمنام موند
#متن_خاطره: هر وقت از جبهه برمیگشت ، به حفرِ چاه مشغول میشد.دستمزدش رو هم میداد به همسرش تا در غیابش راحت باشه... بعد از شهادتش افراد زیادی به خونهمون اومده و با گریه میگفتند که حسین شبها میرفته خونهشون ، مشکلاتشون رو حل میکرده و بـا رسیـدگی به خـانوادههای نیازمند ، باعثِ شادیِ قلبشون میشده...
خاطرهای از طلبهٔ شهیدحسین سرمستی منبع: کتاب بر خوشهی خاطرات ، صفحه ۲۵