شب میآید که پشتِ سالهای رفتنت؛ پتو را روی سرم بکشم، با خودم | یواشکی دوست دارم
شب میآید که پشتِ سالهای رفتنت؛ پتو را روی سرم بکشم، با خودم تکرار کنم که همه چیز رو به راه است و در تاریکیِ اتاق تلاش کنم که بیخیال بودن، خوب بودن، آرام بودن در چهره ام مشخص باشد. بعد چشم هایم را ببندم و با خیالِ راحت دلتنگت شوم.