Get Mystery Box with random crypto!

سو هیون دو هفته ای میشد که از اومدنمون به کره میگذشت . سئونگه | Yoo Seung Ho

سو هیون
دو هفته ای میشد که از اومدنمون به کره میگذشت . سئونگهو بعد از اون اتفاقات و بیهوش شدنش هنوز بهوش نیومده بود برای جور کردن دلیل ناپدید شدنش و سوالات و تماس های مکرر رسانه ها مجبور شدیم چند تا پرونده پزشکی براش جعل کنیم منم جریان اینکه بعد از گم شدنش تو دریا مین سو بردتش فرانسه رو به رسانه ها گفتم ولی اخرشو یکم تغییر دادم به پیشنهاد برادرم و برای محافظت از سئونگ هو چند تا پرونده پزشکی جعل کردم و به رسانه ها گفتم که این مدت که سئونگ هو ناپدید شده تو کما بوده و هنوز بهوش نیومده و ازشون خواستم که این خبر رو رسانه ای کنن چون اگه میفهمیدن سئونگ هو تو فرانسه با هویت جعلی زندگی کرده و خبر مرگش رو‌ تکذیب نکرده و قضیه رو به کره اطلاع نداده براش دردسر درست میشد ولی حالا همه ی اتهامات مربوط میشد به مین سو که غیر قانونی اونو از کشور خارج کرده بود اونم که دیگه تو این دنیا نبود تازه همچین اتهام بی ربطی ام نیست این اتهامات دقیقا همون کار هایی بود که مین سو قبل از مرگ انجام داده بودش.  سئونگ هو رو نمیتونستیم  ببریم بیمارستان چون با یه معاینه ساده راحت میشد فهمید که اون یه انسان عادی نیست و با بقیه فرق داره برای همینم دیان باهامون اومد کره که تو خونه ی سئونگ هو مواظبش باشه. که البته مراقب خوبی هم بود اون خیلی خوب درباره خوناشام ها مطالعه کرده بود و اطلاعات زیادی داشت و خلاصه بهترین کسی بود که میتونست تو این شرایط مراقب وضعیت سئونگ هو باشه.

دیان
هرروز و هرشب بالای سر سئونگ هو مینشستم و منتظر بودم که دوباره چشماش رو باز کنه ولی هنوزم خیلی زود بود انرژی خیلی زیادی رو از دست داده بود و تامینش با هیچ چیز به جز خون انسان اونم به مقدار زیاد ممکن نبود برای همینم مجبور بودم هر شب دو کیسه خون براش از بیمارستان بیارم با اینکه میدونستم کافی نیست ولی دیگه بیشتر از اونم نمیتونستم هر شب به بیمارستان های مختلف سر میزنم و به سختی میتونستم همینم بیارم برای اینکه تو دوربین مداربسته دیده نشم با نهایت سرعتی که میتونستم انجامش میدادم.
اون روز تو آزمایشگاه بعد از بیهوش شدن سئونگ هو متوجه شدیم که همه ی اون خون اشام هایی که ادوارد فرستاده بودشون تو خیابون با همه ی اونایی که تازه تبدیل به خوناشام شده بودن از بین رفته بودن و این قضیه قطعا کار سئونگ هو بود به احتمال زیاد اون تایم که با ادوراد درگیر بودیم و حواسمون پرت بود این کار و انجام داده بود و مارو از دردسر وحشتناکی که ممکن بود رخ بده نجات داده بود.
Part44

فصل دوم

#رمان_آوارگی

@yooxyoo