Get Mystery Box with random crypto!

سلامی دوباره خدمت اعضای محترم کانال . عارضم خدمتتون که فص | سوتی های زنونه

سلامی دوباره خدمت اعضای محترم کانال .

عارضم خدمتتون که فصل چیدن انگور بود، ما هم همه خاله و دایی و کل خاندان رفتیم کمک پدر بزرگمون، در ضمن پدربزرگم یه خر باری داشتن
، یه پسر دایی دارم اون موقع پنج شیش سال داشت، بچه ی آرومی هم بود طفلی، ما همگی مشغول چیدن انگورها بودیم تو باغ این پسر دایی ما هم هی سوار خره می شد و اذیتش می کرد، تا اینکه صدای داد و فریاد پسر داییم بلند شد، اونم چه صدایی بدتر از خره عر می زد، ما هم رفتیم بدو بدو دیدیم خره گوش پسر داییم و گاز زده با همون گوشش از زمین بلندش کرده و ولش هم نمی کرد، داییم یه چوب بزرگ برداشت کوبید سره خره و پسر داییم و ول کرد و افتاد، حالا تو این بلبشو زن داییم هی خودزنی می کنه و عصبی به پدربزرگم می گفت این خونه یا جای منه یا جای این خره
پدر بزرگم هم سر دوراهی بزرگ قرار گرفت و زن داییم رو ترجیح داد و خره رو فروخت ،

البته زن داییم آدم ترش رو و بداخلاقیه، یعنی اینقدر بددهنه که هفت جد و آباد خونه پدر بزرگم رو می شوره می گذاره کنار، چندین بار هم داییم بهش پیشنهاد طلاق داده اما قبول نمی کنه، پدر بزرگم می گفت شانس یه بار در آدم در خونه ادم رو می زنه کاش اون روز می گفتم این خونه جای خره است اون طلاق می گرفت راحت می شدیم .


#سوتی_های_زنونه

https://t.me/+Tm34_2A5zKEwhz3V


برای حمایت از ما سوتی هارو برای دوستانتون بفرستید