سلام مهربانو جان سال نوی همگی مبارک من داستان نبات گذاشتن رو | سوتی های زنونه
سلام مهربانو جان سال نوی همگی مبارک
من داستان نبات گذاشتن رو میخوندم یادم به رسم خودمون موقع خونده شدن صیغه عقد افتاد.ما موقع عقد همه دکمه و زیپ و قزن سوتین و ... را باز میکنیم . موقع عقدِ من وقتی عاقد اومد خواهرم کمکم کرد همه را باز کردیم منم لباسم کت و شلوار بود بعد از جاری شدن صیغه عقد یادم رفت ببندم در تمام عکسا و فیلما واقعا افتضاح همه بندو بساطم پیداست هیشکی هم نیومد بهم بگه دست آخر که مهمونا میخواستن برن من بلند شدم که با زنعموم خداحافظی کنم یهو شلوارم افتاد با دستم نگهش داشتم وقتی با زنعموم روبوسی کردم زیپمو بستم الان هروقت یادم میافته هم ناراحت میشم هم خندم میگیره