Using "dead" as an adjective in some idioms: Dead right:دقیقا درست Dead shot : کسی که هدفش را دقیق میزند Dead color: رنگ مات Dead sound: صدای گرفته و سنگین که طنین ندارد Dead wall:دیوار بدون پنجره Deadpan: چهره بی احساس Dead certainty: مطلب کاملا اطمینان بخش Dead end: بن بست، موقعیتی که هیچ پیشرفتی در آن ممکن نیست. Dead sleep: خواب عمیق Dead march: موسیقی آرام مخصوص مراسم دفن Dead weight: وزنه یا شی بسیار سنگین Dead-alive: نیمه جان،بدون انگیزه Dead slow:تقریبا غیر متحرک،متوقف Dead loss: خسارت غیرقابل جبران Dead stock: کالایی که در بازار خریدار ندارد. Dead letter: نامه بدون آدرس و بلاتکلیف در پستخانه یا قانون بدون ضامن اجرایی @zabannonline 616 views18:19