Get Mystery Box with random crypto!

من چقدر این روزها من خستم و دلتنگم و از شما دور. دلم میخواهد | شرق و غرب

من

چقدر این روزها من خستم و دلتنگم و از شما دور.
دلم میخواهد باز بیایم و باشم و بنویسم ولی راستش کمی نمی‌دانم چ بگویم، از خدا که پنهان نیست از شما چ پنهان چند باری آمدم کرکره‌ی «شرق و غرب» را بیارم پایین، که نگاهم به عدد بالای صفحه افتاد و دلم نیامد.

کاش کمکم کنید و بگویید که چ کنیم با این «شرق و غرب»! چ بنویسیم؟ چ بگوییم و چ بشنویم؟

راستش یکی از دلایلی که باعث شده کمتر بنویسم (اینجا) و سخت‌تر، این است که خیلی متوجه‌ تغییرات هستم! ما آدم‌ها بزرگ می‌شویم، بیشتر و متفاوت‌تر می‌بینیم و یک موقعی برمی‌گردیم به عقب، حرف‌ها و فکرهای خودمان را قبول نداریم و این تغییر کمی سخت میکند کار را!

چند وقت پیش اپ اینستا را دوباره روی گوشی ریختم، باورتان بشود که تمامی پست‌های تا سه سال گذشته‌م را پاک کردم! و فقط یک عکس گذاشتم، آن هم برای یادگاری!

حالا من مانده‌م با خودی که در تغییر است، نه دلم میاد اینجا را ببندم و ننویسم و نه می‌دانم چ بنویسم؟! ترس/آگاهی از تغییر آیا دلیل خوبی برای سکوت است؟

کمکی، نظری، مددی!؟

ایام به کام
تاریخ ۲۷ ژانویه ۲۰۲۲
@ZahraEmamzadeh